مشخصات شعر

شرح سفر

اى شُکوه اربعینت جاودانى، اى پدر!

 در برت باز آمدم با ناتوانى، اى پدر!

 

زائرى دیگر نمی‌آید چو ما در اربعین

 از سرشک‌افشانى و آتش به جانى، اى پدر!

 

آمدم تا خاک قبرت را کنم سیراب اشک

 آمدم شرح سفر گویم که دانى، اى پدر!

 

آمدم در کربلا امّا نمی‌بینم کنون

 ز آن همه دست و سر و پیکر، نشانى، اى پدر!

 

کربلایى را که من دیدم در آن گلزار عشق

 موج می‌زد لاله‌هاى ارغوانى، اى پدر!

 

زین سفر ما را امید زنده برگشتن نبود

 کز ستم‌ها قامت ما شد کمانى، اى پدر!

 

از فداکارىّ عمّه زنده برگشتیم ما

 عذرخواهى کن از او، هم قدردانى، اى پدر!

 

من که زهرا را ندیدم لیک می‌دانم که بود

 عمّه‌ام در این سفر زهراى ثانى، اى پدر!

 

یاد آن روزى که تابید از حجاب خون، سرت

 بر فراز نى چو ماه آسمانى، اى پدر!

 

در وفادارى به عشقت سبقت از یاران گرفت

 خواهر کوچک‌ترم با جان‌فشانى، اى پدر!

 

چون شبى در گوشه‌ی ویران شدى مهمان ما

شد رقیّه شمع بزم میهمانى، اى پدر!

 

شرح سفر

اى شُکوه اربعینت جاودانى، اى پدر!

 در برت باز آمدم با ناتوانى، اى پدر!

 

زائرى دیگر نمی‌آید چو ما در اربعین

 از سرشک‌افشانى و آتش به جانى، اى پدر!

 

آمدم تا خاک قبرت را کنم سیراب اشک

 آمدم شرح سفر گویم که دانى، اى پدر!

 

آمدم در کربلا امّا نمی‌بینم کنون

 ز آن همه دست و سر و پیکر، نشانى، اى پدر!

 

کربلایى را که من دیدم در آن گلزار عشق

 موج می‌زد لاله‌هاى ارغوانى، اى پدر!

 

زین سفر ما را امید زنده برگشتن نبود

 کز ستم‌ها قامت ما شد کمانى، اى پدر!

 

از فداکارىّ عمّه زنده برگشتیم ما

 عذرخواهى کن از او، هم قدردانى، اى پدر!

 

من که زهرا را ندیدم لیک می‌دانم که بود

 عمّه‌ام در این سفر زهراى ثانى، اى پدر!

 

یاد آن روزى که تابید از حجاب خون، سرت

 بر فراز نى چو ماه آسمانى، اى پدر!

 

در وفادارى به عشقت سبقت از یاران گرفت

 خواهر کوچک‌ترم با جان‌فشانى، اى پدر!

 

چون شبى در گوشه‌ی ویران شدى مهمان ما

شد رقیّه شمع بزم میهمانى، اى پدر!

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×