مشخصات شعر

کجا بودى برادر؟

بتاب اى ماه! تا اختر فشانى‌هاى من بینى

 برآى، اى لاله! تا آتش به جانى‌هاى من بینى

 

حسین من! رسیده کاروانت از سفر برخیز

 که احوال من و هم‌کاروانى‌هاى من بینى

 

منم زینب که می‌آیم ز مأموریّتى عظمى

 ببین تا حال من از ناتوانى‌هاى من بینى

 

به هر گامى شهادت آمد و شرمنده شد از من

 بپرس از دخترت تا جان‌فشانى‌هاى من بینى

 

به طفلانت نه تنها جاى مادر بل پدر بودم

 به گل‌هایت نگر تا باغبانى‌هاى من بینى

 

فراز نى تو قرآن خواندى و من دیدم امّا تو

 کجا بودى؟ برادر! خطبه‌خوانى‌هاى من بینى

 

به پاس قهرمانى‌ها، به تن دارم نشانى‌ها

 نبودى تا در این ره، قهرمانى‌هاى من بینى

 

اگر نامحرمى این جا نبود، اى محرم زینب!

 نشان می‌دادمت تا آن نشانی‌هاى من بینى

 

«مؤیّد» را سخن با «محتشم» باشد که می‌گوید:

*ببین از خلد تا معجز بیانىهاى من بینى*

 

کجا بودى برادر؟

بتاب اى ماه! تا اختر فشانى‌هاى من بینى

 برآى، اى لاله! تا آتش به جانى‌هاى من بینى

 

حسین من! رسیده کاروانت از سفر برخیز

 که احوال من و هم‌کاروانى‌هاى من بینى

 

منم زینب که می‌آیم ز مأموریّتى عظمى

 ببین تا حال من از ناتوانى‌هاى من بینى

 

به هر گامى شهادت آمد و شرمنده شد از من

 بپرس از دخترت تا جان‌فشانى‌هاى من بینى

 

به طفلانت نه تنها جاى مادر بل پدر بودم

 به گل‌هایت نگر تا باغبانى‌هاى من بینى

 

فراز نى تو قرآن خواندى و من دیدم امّا تو

 کجا بودى؟ برادر! خطبه‌خوانى‌هاى من بینى

 

به پاس قهرمانى‌ها، به تن دارم نشانى‌ها

 نبودى تا در این ره، قهرمانى‌هاى من بینى

 

اگر نامحرمى این جا نبود، اى محرم زینب!

 نشان می‌دادمت تا آن نشانی‌هاى من بینى

 

«مؤیّد» را سخن با «محتشم» باشد که می‌گوید:

*ببین از خلد تا معجز بیانىهاى من بینى*

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×