مشخصات شعر

زینب و اربعین

از این دیار چون که سفر کردم، اى حسین!

 از جان خویش قطع نظر کردم، اى حسین!

 

در راه عشق، توشه‌ی دیگر چو لازم است

 من زاد ره ز خون جگر کردم، اى حسین!

 

چون مادرم که کرد دفاع از امام خویش

 در پیش ظلم، سینه سپر کردم، اى حسین!

 

بر چشم اهل بیت تو موجى ز اشک بود

 در راه شام هر چه نظر کردم، اى حسین!

 

گفتى که در نماز شب آرم من از تو یاد

 عمرى به یاد روى تو سر کردم، اى حسین!

 

در این سفر به خاطر احیای خون تو

 من انقلاب بار دگر کردم، اى حسین!

 

صد بار جان سپرده‌ام و جان گرفته‌ام

 تا باز در بر تو مقر کردم، اى حسین!

 

شاید که خاطرات على را کنند یاد

 من نطق با بیان پدر کردم، اى حسین!

 

خود تازیانه خوردم و از کودکان تو

 با جان خویش رفع خطر کردم، اى حسین!

 

آه! از شب خرابه که آن شام تیره را

در مرگ دختر تو سحر کردم، اى حسین!

 

 

زینب و اربعین

از این دیار چون که سفر کردم، اى حسین!

 از جان خویش قطع نظر کردم، اى حسین!

 

در راه عشق، توشه‌ی دیگر چو لازم است

 من زاد ره ز خون جگر کردم، اى حسین!

 

چون مادرم که کرد دفاع از امام خویش

 در پیش ظلم، سینه سپر کردم، اى حسین!

 

بر چشم اهل بیت تو موجى ز اشک بود

 در راه شام هر چه نظر کردم، اى حسین!

 

گفتى که در نماز شب آرم من از تو یاد

 عمرى به یاد روى تو سر کردم، اى حسین!

 

در این سفر به خاطر احیای خون تو

 من انقلاب بار دگر کردم، اى حسین!

 

صد بار جان سپرده‌ام و جان گرفته‌ام

 تا باز در بر تو مقر کردم، اى حسین!

 

شاید که خاطرات على را کنند یاد

 من نطق با بیان پدر کردم، اى حسین!

 

خود تازیانه خوردم و از کودکان تو

 با جان خویش رفع خطر کردم، اى حسین!

 

آه! از شب خرابه که آن شام تیره را

در مرگ دختر تو سحر کردم، اى حسین!

 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×