مشخصات شعر

یاس کبود

اى کربلا! به قافله‌ی کربلا ببین

 حال مسافران به درد آشنا ببین

 

ما زائران خون خداییم، کربلا!

 بر کاروان زائر خون خدا ببین

 

سوغات درد و خون جگر ارمغان ماست

 احوال ما ز وضع پریشان ما ببین

 

من زینبم که درد چکد از نگاه من

 در هر نگاه، شعله‌ی چندین بلا ببین

 

رویم کبود و دست کبود و بدن کبود

 یاس کبود گر که ندیدى، مرا ببین

 

اطفال را به گردن و بازو و دست و پا

 آثار تازیانه و بند جفا ببین

 

هر یک کنار قبر شهیدى کند فغان

 هر بلبلى کنار گلى در نوا ببین

 

از سجده‌هاى نیمه‌شب و خطبه‌هاى روز

 بشکسته‌ایم پشت ستم را بیا ببین

 

هر جا کنند فتح، گذارند یک سفیر

 وین رسم تازه نیست، بُوَد هر کجا ببین

 

ما نیز بر رقیّه سپردیم کار شام

تا او کند سفارت عظمی به پا ببین

 

 

یاس کبود

اى کربلا! به قافله‌ی کربلا ببین

 حال مسافران به درد آشنا ببین

 

ما زائران خون خداییم، کربلا!

 بر کاروان زائر خون خدا ببین

 

سوغات درد و خون جگر ارمغان ماست

 احوال ما ز وضع پریشان ما ببین

 

من زینبم که درد چکد از نگاه من

 در هر نگاه، شعله‌ی چندین بلا ببین

 

رویم کبود و دست کبود و بدن کبود

 یاس کبود گر که ندیدى، مرا ببین

 

اطفال را به گردن و بازو و دست و پا

 آثار تازیانه و بند جفا ببین

 

هر یک کنار قبر شهیدى کند فغان

 هر بلبلى کنار گلى در نوا ببین

 

از سجده‌هاى نیمه‌شب و خطبه‌هاى روز

 بشکسته‌ایم پشت ستم را بیا ببین

 

هر جا کنند فتح، گذارند یک سفیر

 وین رسم تازه نیست، بُوَد هر کجا ببین

 

ما نیز بر رقیّه سپردیم کار شام

تا او کند سفارت عظمی به پا ببین

 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×