مشخصات شعر

شب یازدهم

متاب اى ماه تابنده! که سرزد آفتاب امشب

 ز برج نیزه تابد چند ماه اندر حجاب امشب

 

فروغ اکبر لیلا، منوّر کرده صحرا را

 تو اى ناهید نورافشان! بکش رخ در نقاب امشب

 

شبان‌گه وقت خواب، اهریمنان بیدار یعنى چه؟

 مگر یا رب! سلیمان زمان را برده خواب امشب؟

 

شب تاریک، دشوار است کوه و دشت پیمودن

 نمیدانم چرا این کاروان دارد شتاب امشب

 

ز تقدیر سماوى کاروان عصمت الله را

 امیر کاروان، خصم است و دشمن، هم‌رکاب امشب

 

دو چشم زینب غمدیده چون روى حسین پُرخون

 دلى لیلا چو موى اکبرش پُرپیچ و تاب امشب

 

رخش گل‌گون، دلش پُرخون، تنش تب‌دار و غم‌افزون

 بدین حال است عابد، عازم شام خراب امشب

 

مگر لب‌تشنگان کربلا سیراب گردیدند

 که سقّا خفته، مشک افتاده، نزد شطّ آب امشب

 

«مؤیّد» از غم آینده‌ی اطفال پیغمبر

فتاده در دل غم‌دیده‌ی ما اضطراب امشب

 

 

شب یازدهم

متاب اى ماه تابنده! که سرزد آفتاب امشب

 ز برج نیزه تابد چند ماه اندر حجاب امشب

 

فروغ اکبر لیلا، منوّر کرده صحرا را

 تو اى ناهید نورافشان! بکش رخ در نقاب امشب

 

شبان‌گه وقت خواب، اهریمنان بیدار یعنى چه؟

 مگر یا رب! سلیمان زمان را برده خواب امشب؟

 

شب تاریک، دشوار است کوه و دشت پیمودن

 نمیدانم چرا این کاروان دارد شتاب امشب

 

ز تقدیر سماوى کاروان عصمت الله را

 امیر کاروان، خصم است و دشمن، هم‌رکاب امشب

 

دو چشم زینب غمدیده چون روى حسین پُرخون

 دلى لیلا چو موى اکبرش پُرپیچ و تاب امشب

 

رخش گل‌گون، دلش پُرخون، تنش تب‌دار و غم‌افزون

 بدین حال است عابد، عازم شام خراب امشب

 

مگر لب‌تشنگان کربلا سیراب گردیدند

 که سقّا خفته، مشک افتاده، نزد شطّ آب امشب

 

«مؤیّد» از غم آینده‌ی اطفال پیغمبر

فتاده در دل غم‌دیده‌ی ما اضطراب امشب

 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×