مشخصات شعر

اشک عزا

من دلم را به هواى تو نگه داشته‌ام

 کن قدم رنجه که جاى تو نگه داشته‌ام

 

ترسم از اشک غمت چشم من افتد از کار

 خانه‌اى را که براى تو نگه داشته‌ام

 

خاکسار توام و سر نکنم خم برِ خلق

 پاسِ خاکِ کفِ پاى تو نگه داشته‌ام

 

روزگارى است که باغ دلم افسرده و باز

 این چمن را به صفاى تو نگه داشته‌ام

 

بر سر هر مژه‌ام، اى به لب آب شهید!

 قطره‌ها اشک عزاى تو نگه داشته‌ام

 

تا شود در کفنم مُهر قبول عملم

 مُهرى از کرببلاى تو نگه داشته‌ام

 

معرفت یافته‌ام از عرفاتت که هنوز

 گوش جان را به دعاى تو نگه داشته‌ام

 

گوش من پُر بود از نغمه‌ی عاشورایت

 من که در سینه، صفاى تو نگه داشته‌ام

 

تو به پا داشته‌اى پرچم دین را و خدا

 گوید: اى دوست! لواى تو نگه داشته‌ام

 

تو مرا از نظر لطف مینداز، حسین!

من نه گر پاس وفاى تو نگه داشته‌ام

 

اشک عزا

من دلم را به هواى تو نگه داشته‌ام

 کن قدم رنجه که جاى تو نگه داشته‌ام

 

ترسم از اشک غمت چشم من افتد از کار

 خانه‌اى را که براى تو نگه داشته‌ام

 

خاکسار توام و سر نکنم خم برِ خلق

 پاسِ خاکِ کفِ پاى تو نگه داشته‌ام

 

روزگارى است که باغ دلم افسرده و باز

 این چمن را به صفاى تو نگه داشته‌ام

 

بر سر هر مژه‌ام، اى به لب آب شهید!

 قطره‌ها اشک عزاى تو نگه داشته‌ام

 

تا شود در کفنم مُهر قبول عملم

 مُهرى از کرببلاى تو نگه داشته‌ام

 

معرفت یافته‌ام از عرفاتت که هنوز

 گوش جان را به دعاى تو نگه داشته‌ام

 

گوش من پُر بود از نغمه‌ی عاشورایت

 من که در سینه، صفاى تو نگه داشته‌ام

 

تو به پا داشته‌اى پرچم دین را و خدا

 گوید: اى دوست! لواى تو نگه داشته‌ام

 

تو مرا از نظر لطف مینداز، حسین!

من نه گر پاس وفاى تو نگه داشته‌ام

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×