مشخصات شعر

مهمان یک‌شبه

اى عرش و فرش، سفره‌ی احسانت! اى حسین!

 سر سوده هر چه هست به سامانت، اى حسین!

 

مهمان کربلا که شدى تشنه‌لب شهید

 عالم شدند ریزه‌خور خوانت، اى حسین!

 

اى جسم غرق خون که شدت بوریا کفن!

 هر دم سلام بر تن عریانت! اى حسین!

 

لب تشنه‌ی فراتم و چشمم شود فرات

 آرم چو یاد از لب عطشانت، اى حسین!

 

داغ جوان و سوز عطش با دلت چه کرد؟!

 سوزد دلم بر آن دل سوزانت، اى حسین!

 

اى سربلند بر سر نى! تا ابد مرا

 کوته مباد دست ز دامانت! اى حسین!

 

فرمان بده که راه حریمت کنند باز

 اى کائنات بنده‌ی فرمانت! اى حسین!

 

عمرم گذشت بر سر خوان عنایتت

 هستیم گر چه یک‌شبه مهمانت، اى حسین!

 

آیا شود دوباره بیایم به کربلا؟

تا رخ نهم به سجده در ایوانت، اى حسین!

 

مهمان یک‌شبه

اى عرش و فرش، سفره‌ی احسانت! اى حسین!

 سر سوده هر چه هست به سامانت، اى حسین!

 

مهمان کربلا که شدى تشنه‌لب شهید

 عالم شدند ریزه‌خور خوانت، اى حسین!

 

اى جسم غرق خون که شدت بوریا کفن!

 هر دم سلام بر تن عریانت! اى حسین!

 

لب تشنه‌ی فراتم و چشمم شود فرات

 آرم چو یاد از لب عطشانت، اى حسین!

 

داغ جوان و سوز عطش با دلت چه کرد؟!

 سوزد دلم بر آن دل سوزانت، اى حسین!

 

اى سربلند بر سر نى! تا ابد مرا

 کوته مباد دست ز دامانت! اى حسین!

 

فرمان بده که راه حریمت کنند باز

 اى کائنات بنده‌ی فرمانت! اى حسین!

 

عمرم گذشت بر سر خوان عنایتت

 هستیم گر چه یک‌شبه مهمانت، اى حسین!

 

آیا شود دوباره بیایم به کربلا؟

تا رخ نهم به سجده در ایوانت، اى حسین!

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×