مشخصات شعر

راز خدا

باز به جوش آمده دریاى عشق

 موج زده بحر گهرزاى عشق

 

از دل دریا گهرى ساخته

روشن و تابنده و پیراسته

 

 گوهر عشق آمد و عشق آفرید

هر دو جهان را به نگاهى خرید

 

جلوه چو آن مطلع الانوار کرد

جلوهی دادار پدیدار کرد

 

از اثر حُسن صفات و مرام

خوانْد خداوند، حسینش به نام

 

نام حسن بود که تصغیر شد

راز خدا بود که تفسیر شد

 

 حُسن، رخش دید و دل از دست داد

روح الامین بر قدمش سر نهاد

 

امشب از آن ماه که تابان شود

منطقه‌ی وحى، چراغان شود

 

چرخ فشاند به زمین، اشک شوق

موج زند در دل جبریل، ذوق

 

چون که رخ از پرده پدید آورد

سجده به خلّاق مجید آورد

 

حمد خدا را به تقدّس کند

لطف به آزادى فطرس کند

 

ختم رسل بوسه زند بر رخش

رمز شهادت نگرد در رخش

 

اى ز تو فطرس شده بااحترام!

بر تو و بر روح عظیمت سلام!

 

در دو جهان جز به تو و کردگار

نیست «مؤیّد» به کس امّیدوار

 

راز خدا

باز به جوش آمده دریاى عشق

 موج زده بحر گهرزاى عشق

 

از دل دریا گهرى ساخته

روشن و تابنده و پیراسته

 

 گوهر عشق آمد و عشق آفرید

هر دو جهان را به نگاهى خرید

 

جلوه چو آن مطلع الانوار کرد

جلوهی دادار پدیدار کرد

 

از اثر حُسن صفات و مرام

خوانْد خداوند، حسینش به نام

 

نام حسن بود که تصغیر شد

راز خدا بود که تفسیر شد

 

 حُسن، رخش دید و دل از دست داد

روح الامین بر قدمش سر نهاد

 

امشب از آن ماه که تابان شود

منطقه‌ی وحى، چراغان شود

 

چرخ فشاند به زمین، اشک شوق

موج زند در دل جبریل، ذوق

 

چون که رخ از پرده پدید آورد

سجده به خلّاق مجید آورد

 

حمد خدا را به تقدّس کند

لطف به آزادى فطرس کند

 

ختم رسل بوسه زند بر رخش

رمز شهادت نگرد در رخش

 

اى ز تو فطرس شده بااحترام!

بر تو و بر روح عظیمت سلام!

 

در دو جهان جز به تو و کردگار

نیست «مؤیّد» به کس امّیدوار

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×