مشخصات شعر

حسرت حرم

روان شد از حرم آن شاه مظلوم

حرم را از جمالش کرد محروم

 

منا، دست دعا پشت سرش داشت

نظر بر اکبر و بر اصغرش داشت

 

حرم را حسرت برگشتنش بود

صفا نظّاره‌گر بر رفتنش بود

 

سرشک زمزم از هجرش روان بود

به یاد تشنه کامان خون‌فشان بود

حسرت حرم

روان شد از حرم آن شاه مظلوم

حرم را از جمالش کرد محروم

 

منا، دست دعا پشت سرش داشت

نظر بر اکبر و بر اصغرش داشت

 

حرم را حسرت برگشتنش بود

صفا نظّاره‌گر بر رفتنش بود

 

سرشک زمزم از هجرش روان بود

به یاد تشنه کامان خون‌فشان بود

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×