مشخصات شعر

دیدار مجدّد

آمدم باز به دیدار تو، یا ثار الله!

ای خداوند، خریدار تو! یا ثار الله!

 

این تو و رحمت صدباره‌ی تو با منِ زار

این من و بوسه به دربار تو، یا ثار الله!

 

بوسه بر خاک درت ریختم و آوردم

گوهر اشک به بازار تو، یا ثار الله!

 

می‌درخشد به فضا و به زمین می‌تابد

نور فیض از در و دیوار تو، یا ثار الله!

 

به شفایافتگان حرمت! عیسی هم

می کشد ناز ز بیمار تو، یا ثار الله!

 

وقت بخشش تو ز سائل خجل امّا عالم

خجل از دست گهربار تو، یا ثار الله!

 

به نسیمی که وزد از عرفاتِ حرمت

عارفانند گرفتار تو، یا ثار الله!

 

حاجیان رو به حرم کرده و ما کرببلا

این حرم‌خانه‌ی اسرار تو، یا ثار الله!

 

به امید نظر لطف نخستین خدای

آمدم در صف زوّار تو، یا ثار الله!

 

گر ببخشند به یک موی غلامت همه را

این مقام است سزاوار تو، یا ثار الله!

 

ای زده بوسه به یکسان رخ فرزند و غلام!

عشق جاری است ز کردار تو، یا ثار الله!

 

راه دادن به حُر آن کس که تو را راه گرفت

بود از رحمت بسیار تو، یا ثار الله!

 

اکبر و آن همه ایثار عجب نیست که هست

دست‌پرورده‌ی ایثار تو، یا ثار الله!

 

عوض بوسه‌ی پیغمبر و زهرا و علی

بوسه زد سنگ به رخسار تو، یا ثار الله!

 

نشود تا که جدا رشته‌ی دل‌ها ز خدا

شد جدا دست علم‌دار تو، یا ثار الله!

 

کوفه را از اثر سجده‌ی پیشانی خویش

کرد حیران، سرِ سردار تو، یا ثار الله!

دیدار مجدّد

آمدم باز به دیدار تو، یا ثار الله!

ای خداوند، خریدار تو! یا ثار الله!

 

این تو و رحمت صدباره‌ی تو با منِ زار

این من و بوسه به دربار تو، یا ثار الله!

 

بوسه بر خاک درت ریختم و آوردم

گوهر اشک به بازار تو، یا ثار الله!

 

می‌درخشد به فضا و به زمین می‌تابد

نور فیض از در و دیوار تو، یا ثار الله!

 

به شفایافتگان حرمت! عیسی هم

می کشد ناز ز بیمار تو، یا ثار الله!

 

وقت بخشش تو ز سائل خجل امّا عالم

خجل از دست گهربار تو، یا ثار الله!

 

به نسیمی که وزد از عرفاتِ حرمت

عارفانند گرفتار تو، یا ثار الله!

 

حاجیان رو به حرم کرده و ما کرببلا

این حرم‌خانه‌ی اسرار تو، یا ثار الله!

 

به امید نظر لطف نخستین خدای

آمدم در صف زوّار تو، یا ثار الله!

 

گر ببخشند به یک موی غلامت همه را

این مقام است سزاوار تو، یا ثار الله!

 

ای زده بوسه به یکسان رخ فرزند و غلام!

عشق جاری است ز کردار تو، یا ثار الله!

 

راه دادن به حُر آن کس که تو را راه گرفت

بود از رحمت بسیار تو، یا ثار الله!

 

اکبر و آن همه ایثار عجب نیست که هست

دست‌پرورده‌ی ایثار تو، یا ثار الله!

 

عوض بوسه‌ی پیغمبر و زهرا و علی

بوسه زد سنگ به رخسار تو، یا ثار الله!

 

نشود تا که جدا رشته‌ی دل‌ها ز خدا

شد جدا دست علم‌دار تو، یا ثار الله!

 

کوفه را از اثر سجده‌ی پیشانی خویش

کرد حیران، سرِ سردار تو، یا ثار الله!

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×