مشخصات شعر

وعدۀ بهشت

لطف حسین ما را تنها نمی‌گذارد

گر خلق واگذارند، او وا نمی‌گذارد

 

او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم

مولا به کام غرقاب ما را نمی‌گذارد

 

«هل من معین» او را باید جواب دادن

شیعه امام خود را تنها نمی‌گذارد

 

زهرا به دوستانش قول بهشت داده است

بر روی گفته‌ی خویش او پا نمی‌گذارد

 

ما و فسرده حالی، مولا نمی‌پسندد

مسکین و دست خالی، مولا نمی‌گذارد

 

از بس گناه‌کاریم، ما مستحقّ ناریم

باید که سوخت ما را زهرا نمی‌گذارد

 

وعدۀ بهشت

لطف حسین ما را تنها نمی‌گذارد

گر خلق واگذارند، او وا نمی‌گذارد

 

او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم

مولا به کام غرقاب ما را نمی‌گذارد

 

«هل من معین» او را باید جواب دادن

شیعه امام خود را تنها نمی‌گذارد

 

زهرا به دوستانش قول بهشت داده است

بر روی گفته‌ی خویش او پا نمی‌گذارد

 

ما و فسرده حالی، مولا نمی‌پسندد

مسکین و دست خالی، مولا نمی‌گذارد

 

از بس گناه‌کاریم، ما مستحقّ ناریم

باید که سوخت ما را زهرا نمی‌گذارد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×