مشخصات شعر

بهار غم

دردا! بهار ما که قرین با محرّم است

گر چه بُوَد بهار ولی فصل ماتم است

 

امسال نیست فصل بهاران، طرب‌فزا

زیرا «عزای اشرف اولاد آدم است»

 

امسال در چمن، قد آزاد سرو و بید

از داغ مرگ رهبر آزادگان خم است

 

در باغ از شقایق و بر طارم کبود

از ابرهای تیره به پا پرچم غم است

 

این لاله‌ها که می‌دمد از طرف کوه و دشت

داغ دل زمین ز غم سبط خاتم است

 

احوال کائنات ز محنت بُوَد خراب

اوضاع روزگار از این غصّه درهم است

 

عالم به سوگ داغ حسینی نشسته است

آری؛ حسین، رهبر والای عالم است

 

در ماتم حسین «مؤیّد»! ببار اشک

کاین آب شور، غیرت تسنیم و زمزم است

 

بهار غم

دردا! بهار ما که قرین با محرّم است

گر چه بُوَد بهار ولی فصل ماتم است

 

امسال نیست فصل بهاران، طرب‌فزا

زیرا «عزای اشرف اولاد آدم است»

 

امسال در چمن، قد آزاد سرو و بید

از داغ مرگ رهبر آزادگان خم است

 

در باغ از شقایق و بر طارم کبود

از ابرهای تیره به پا پرچم غم است

 

این لاله‌ها که می‌دمد از طرف کوه و دشت

داغ دل زمین ز غم سبط خاتم است

 

احوال کائنات ز محنت بُوَد خراب

اوضاع روزگار از این غصّه درهم است

 

عالم به سوگ داغ حسینی نشسته است

آری؛ حسین، رهبر والای عالم است

 

در ماتم حسین «مؤیّد»! ببار اشک

کاین آب شور، غیرت تسنیم و زمزم است

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×