مشخصات شعر

بهار خون

این بهار، امسال آمد سینه‌چاک

شد دل ما و دل سبزینه، چاک

 

این بهار، امسال خون‌ریز آمده

چون دم تیغ فلک، تیز آمده

 

این بهار، امسال گلزار غم است

این بهار امّا عروس ماتم است

 

سرمه‌ی خون را در ابرویش ببین

اشک خون در چشم‌ جادویش ببین

 

این بهار، امسال سوگ بلبل است

رقص خون، امسال در باغ گل است

 

سبزه‌‌ی خون می‌دمد از خاک‌ها

شیره‌ی خون می‌چکد از تاک‌ها

 

در خم گیسو، گل خون می‌زند

برق خون در فرق هامون می‌زند

 

هر گلی، جان به خون غلتیده‌ای‌ است

زخم‌های از درون ترْکیده‌ای ا‌ست

 

ای خدا! امسال، سال لاله است

سال آه و درد و داغ و ناله است

 

لاله‌‌ها از خون یاران، رُسته‌ است

گر چه باران، زخم‌ها را شُسته است

 

چون به آب خون، طهارت کرده‌اند

سوره‌های خون، تلاوت کرده‌اند

 

در کتاب داغ‌دار سرنوشت

این بهار، امسال خطّ خون نوشت

 

خطّ سرخ از خون مردان خدا

خون سرخ عاشقان کربلا

بهار خون

این بهار، امسال آمد سینه‌چاک

شد دل ما و دل سبزینه، چاک

 

این بهار، امسال خون‌ریز آمده

چون دم تیغ فلک، تیز آمده

 

این بهار، امسال گلزار غم است

این بهار امّا عروس ماتم است

 

سرمه‌ی خون را در ابرویش ببین

اشک خون در چشم‌ جادویش ببین

 

این بهار، امسال سوگ بلبل است

رقص خون، امسال در باغ گل است

 

سبزه‌‌ی خون می‌دمد از خاک‌ها

شیره‌ی خون می‌چکد از تاک‌ها

 

در خم گیسو، گل خون می‌زند

برق خون در فرق هامون می‌زند

 

هر گلی، جان به خون غلتیده‌ای‌ است

زخم‌های از درون ترْکیده‌ای ا‌ست

 

ای خدا! امسال، سال لاله است

سال آه و درد و داغ و ناله است

 

لاله‌‌ها از خون یاران، رُسته‌ است

گر چه باران، زخم‌ها را شُسته است

 

چون به آب خون، طهارت کرده‌اند

سوره‌های خون، تلاوت کرده‌اند

 

در کتاب داغ‌دار سرنوشت

این بهار، امسال خطّ خون نوشت

 

خطّ سرخ از خون مردان خدا

خون سرخ عاشقان کربلا

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×