مشخصات شعر

خطبۀ نور

هر طرف غوغای بزم شامیان

خیل خاموش غریبان در میان

 

آمده رأس حسین از کربلا

آفتاب افتاده در تشت طلا

 

بشْنوید، ای شامیان شرم‌گین!

خطبۀ فرزند خورشید است، این

 

 

گفت زینب: شرم کن از جدّ من

خیزران بر این لب و دندان مزن

 

این لب و دندان، بهشت کوثر است

جایگاه بوسۀ پیغمبر است

 

خود مگر آیینۀ کوثر نبود؟

جای او بر دوش پیغمبر نبود؟

 

این سر از آغوش طاها آمده است

این سر از دامان زهرا آمده است

 

خطبۀ نور

هر طرف غوغای بزم شامیان

خیل خاموش غریبان در میان

 

آمده رأس حسین از کربلا

آفتاب افتاده در تشت طلا

 

بشْنوید، ای شامیان شرم‌گین!

خطبۀ فرزند خورشید است، این

 

 

گفت زینب: شرم کن از جدّ من

خیزران بر این لب و دندان مزن

 

این لب و دندان، بهشت کوثر است

جایگاه بوسۀ پیغمبر است

 

خود مگر آیینۀ کوثر نبود؟

جای او بر دوش پیغمبر نبود؟

 

این سر از آغوش طاها آمده است

این سر از دامان زهرا آمده است

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×