مشخصات شعر

حضرت علی اکبر

اکبرا! مرگ تو دانى که چها با دل کرد؟

عمر کو؟ تا بتوان چون تو پسر حاصل کرد

 

خوش نهالى به بسى سعى به بار آوردم

چه کنم؟ داس جفا، سعى مرا باطل کرد

 

آه! کز تیشه‏ى جور پسر سعد و زیاد

سروقد، اکبر من، جاى به زیر گِل کرد

 

جمع بُد خاطر لیلا به تو، اى جان پسر!

جَعد خونین تواَش، آه! پریشان‌دل کرد

 

خاک بر زندگى دهر، پس از مرگ تو باد!

چه توانَد به جهان از تو مرا غافل کرد؟

 

سهل شد کار تو، رفتى سوى حق، طوبى لَک!

لیک مرگ تو، پسر! کار مرا مشکل کرد

 

اکبرا! اصغر من، تشنه‏ى تیر است، از آن

نتوانم به برِ کُشته‏ى تو، منزل کرد

 

پس به ناچار، سوى خیمه برم، جسم تو را

باید از لجّه برون شد، سفر ساحل کرد

 

 

حضرت علی اکبر

اکبرا! مرگ تو دانى که چها با دل کرد؟

عمر کو؟ تا بتوان چون تو پسر حاصل کرد

 

خوش نهالى به بسى سعى به بار آوردم

چه کنم؟ داس جفا، سعى مرا باطل کرد

 

آه! کز تیشه‏ى جور پسر سعد و زیاد

سروقد، اکبر من، جاى به زیر گِل کرد

 

جمع بُد خاطر لیلا به تو، اى جان پسر!

جَعد خونین تواَش، آه! پریشان‌دل کرد

 

خاک بر زندگى دهر، پس از مرگ تو باد!

چه توانَد به جهان از تو مرا غافل کرد؟

 

سهل شد کار تو، رفتى سوى حق، طوبى لَک!

لیک مرگ تو، پسر! کار مرا مشکل کرد

 

اکبرا! اصغر من، تشنه‏ى تیر است، از آن

نتوانم به برِ کُشته‏ى تو، منزل کرد

 

پس به ناچار، سوى خیمه برم، جسم تو را

باید از لجّه برون شد، سفر ساحل کرد

 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×