مشخصات شعر

حضرت عباس

شاه معنى چون براندازد نقاب

خانۀ صورت شود از بُن، خراب

 

چیست صورت؟ عشق جان و عشق تن

چیست معنى؟ عشق جانان باختن

 

چشم عابس چون جمال شاه دید

ابر صورت را حجاب ماه دید

 

پیش آمد گفت کاى شاه جهان!

گر مرا چیزى بُدى خوش‏تر ز جان

 

کردمى در پاى تو آن را نثار

اى تو مرآت جمال کردگار!

 

پس اجازت خواست تا میدان رود

بگذرد از جان، سوى جانان رود

 

شیر شیران، جانب میدان شتافت

چون میان روبهان مردى نیافت

 

دور کردندش چو زاغان، باز را

باز شد آماده مر پرواز را

 

هر که بیند یار با چشم شهود

مر قفس را زود در خواهد گشود

 

خود را از سر، زره از تن گرفت

شیر یزدان، راه اهریمن گرفت

 

تا گره باقى است تن خواهد زره

چون ز تن بگْذشت، بگْشود آن گره

 

تن‌برهنه، رو به تیغ و تیر کرد

عشق مى‏گفتى که خوش تدبیر کرد

 

فاتح است این مرد، در میدان عشق

آن خنک جسمى که دارد جان عشق!

 

مانْد باقى، نام نیکش هم‏چو جان

کُشته‏ى حق، زنده مانَد جاودان

 

حضرت عباس

شاه معنى چون براندازد نقاب

خانۀ صورت شود از بُن، خراب

 

چیست صورت؟ عشق جان و عشق تن

چیست معنى؟ عشق جانان باختن

 

چشم عابس چون جمال شاه دید

ابر صورت را حجاب ماه دید

 

پیش آمد گفت کاى شاه جهان!

گر مرا چیزى بُدى خوش‏تر ز جان

 

کردمى در پاى تو آن را نثار

اى تو مرآت جمال کردگار!

 

پس اجازت خواست تا میدان رود

بگذرد از جان، سوى جانان رود

 

شیر شیران، جانب میدان شتافت

چون میان روبهان مردى نیافت

 

دور کردندش چو زاغان، باز را

باز شد آماده مر پرواز را

 

هر که بیند یار با چشم شهود

مر قفس را زود در خواهد گشود

 

خود را از سر، زره از تن گرفت

شیر یزدان، راه اهریمن گرفت

 

تا گره باقى است تن خواهد زره

چون ز تن بگْذشت، بگْشود آن گره

 

تن‌برهنه، رو به تیغ و تیر کرد

عشق مى‏گفتى که خوش تدبیر کرد

 

فاتح است این مرد، در میدان عشق

آن خنک جسمى که دارد جان عشق!

 

مانْد باقى، نام نیکش هم‏چو جان

کُشته‏ى حق، زنده مانَد جاودان

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×