مشخصات شعر

بهار گلشن دین

چون شد بساط آل نبی در زمانه، طی

آمد بهار گلشن دین را، زمانِ دی

 

یثرب به باد رفت، به تعمیر مُلک شام

بطحا خراب شد، به تمنّای مُلک ری

 

سرگشته بانوان حرم، گِرد شاه‌ دین

چون دختران نعش، به پیرامُن جُدی

 

نه مانده غیر او، کسی از یاوران قوم

نه زنده غیر او، تنی از همرهان حی

 

آمد به سوی مقتل و بر هر که می‌گذشت

می‌شست ز آب دیده، غبار از عذار وی

 

بنْهاد رو‌به‌روی برادر که «یا اخا»

دربر کشید، تنگ پسر را که «یا بُنی»

 

غمگین مباش، آمدمت اینک از قفا

دل ‌شاد دار، می‌رسمت این زمان ز پی

 

بهار گلشن دین

چون شد بساط آل نبی در زمانه، طی

آمد بهار گلشن دین را، زمانِ دی

 

یثرب به باد رفت، به تعمیر مُلک شام

بطحا خراب شد، به تمنّای مُلک ری

 

سرگشته بانوان حرم، گِرد شاه‌ دین

چون دختران نعش، به پیرامُن جُدی

 

نه مانده غیر او، کسی از یاوران قوم

نه زنده غیر او، تنی از همرهان حی

 

آمد به سوی مقتل و بر هر که می‌گذشت

می‌شست ز آب دیده، غبار از عذار وی

 

بنْهاد رو‌به‌روی برادر که «یا اخا»

دربر کشید، تنگ پسر را که «یا بُنی»

 

غمگین مباش، آمدمت اینک از قفا

دل ‌شاد دار، می‌رسمت این زمان ز پی

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×