مشخصات شعر

ماه هاشمی

ای ماه هاشمی‌نسب! ای سرو سرفراز!

«عشّاق را به ناز تو، هر لحظه صد نیاز»[i]

 

گُل‌های تشنه بر سر راه تو منتظر

«ای سرو ناز حسن! که خوش می‌روی به ناز»

 

تیغ و سنان و خنجر و زوبین و خاک و خون

«ببْریده‌اند بر قد سروت، قبای ناز»

 

گفتا به شاه دین، نکنم ترک بندگی

«چون زر اگر نهند مرا در دهان گاز»

 

در خون نموده غسل شهادت، بیا که نیست

«بی‌طاق ابروی تو،‌ نماز مرا جواز»

 

در کربلا به شوق لقایت شدم مقیم

«از عشق این حریم، ندارم سر حجاز»

 

ای خصم! ما به دولت سرمد رسیده‌ایم

«چون عود گو بر آتش سودا بسوز و ساز»

 

زینب چو دید ماه رخش در کسوف گفت:

«بی‌شمع عارض تو دلم را بُوَد گداز»

 

مست او‌فتاده بر در می‌خانه چون «خِرَد»

«حافظ که دوش از لب ساقی شنید راز»

 

 


[i]. تضمین غزل «حافظ».         (ص 455) 

ماه هاشمی

ای ماه هاشمی‌نسب! ای سرو سرفراز!

«عشّاق را به ناز تو، هر لحظه صد نیاز»[i]

 

گُل‌های تشنه بر سر راه تو منتظر

«ای سرو ناز حسن! که خوش می‌روی به ناز»

 

تیغ و سنان و خنجر و زوبین و خاک و خون

«ببْریده‌اند بر قد سروت، قبای ناز»

 

گفتا به شاه دین، نکنم ترک بندگی

«چون زر اگر نهند مرا در دهان گاز»

 

در خون نموده غسل شهادت، بیا که نیست

«بی‌طاق ابروی تو،‌ نماز مرا جواز»

 

در کربلا به شوق لقایت شدم مقیم

«از عشق این حریم، ندارم سر حجاز»

 

ای خصم! ما به دولت سرمد رسیده‌ایم

«چون عود گو بر آتش سودا بسوز و ساز»

 

زینب چو دید ماه رخش در کسوف گفت:

«بی‌شمع عارض تو دلم را بُوَد گداز»

 

مست او‌فتاده بر در می‌خانه چون «خِرَد»

«حافظ که دوش از لب ساقی شنید راز»

 

 


[i]. تضمین غزل «حافظ».         (ص 455) 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×