مشخصات شعر

مشق سقّا

لب خشکیده‌ی من ساحل و این دیده چون دریاست

میان موج این دریا، جمال دلبرم پیداست

 

قلم، تیر است و جوهر، خون و دفتر، وادی علقم

در این دفتر، هماره مشق سقّا، سیّدی مولاست

 

شده فرقم دو تا امّا کلام من، یکی باشد

که جان رفت و هنوزم، نام جانان، ذکر این لب‌هاست

 

بیا، مولا! شده آب‌آور طفلان، تماشایی

علم‌دار سپاهت در کنار علقمه، تنهاست

 

بُوَد روی تو قبله، موجِ خون، سجّاده‌ی سقّا

ولی مُهر نمازم، خاک پای مادرت زهرا‌ست

 

 

مشق سقّا

لب خشکیده‌ی من ساحل و این دیده چون دریاست

میان موج این دریا، جمال دلبرم پیداست

 

قلم، تیر است و جوهر، خون و دفتر، وادی علقم

در این دفتر، هماره مشق سقّا، سیّدی مولاست

 

شده فرقم دو تا امّا کلام من، یکی باشد

که جان رفت و هنوزم، نام جانان، ذکر این لب‌هاست

 

بیا، مولا! شده آب‌آور طفلان، تماشایی

علم‌دار سپاهت در کنار علقمه، تنهاست

 

بُوَد روی تو قبله، موجِ خون، سجّاده‌ی سقّا

ولی مُهر نمازم، خاک پای مادرت زهرا‌ست

 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×