مشخصات شعر

رسم ادب

در آب، عکس روی تو افتاده است، حالا، برادر‌م! چه بنوشم آب؟

این است راه و رسم ادب آیا؟ تو تشنه باشی و بشوم سیراب؟

 

در آب، عکس روی تو افتاده است، عکس نگاه ساده و معصومت

لالا، علیّ کوچک من! لالا، بی‌‌تابی‌ات ز چیست؟ عطش یا خواب؟

 

در آب، عکس روی تو افتاده است، یا طرح چشم‌های رسول ‌الله؟

«الله اکبر» از دل دریاییت، عکس تو را به اشک گرفتم، قاب

 

در آب، عکس روی تو افتاده است، ای دختر سه ساله! چه می‌خواهی؟

رفته عمو که آب بیارد، آب، کی گفته است، آب شده نایاب؟

 

در آب، عکس روی تو افتاده است، کوهی که داغ بر جگرش دارد

صبر شما که بیش‌تر از این‌هاست، خواهر! مباد این که شوی بی‌تاب!

 

در آب، عکس روی تو افتاده است! این کیست که کبود شده رویش؟

ام‌ّ‌البنین؟ نه مادر من این نیست، زهراست، آه! حضرت «امّ‌الْاب»

 

هفتاد و دو نگاه عطش‌آمیز، در آب خیره مانده به چشمانم

این آب، سهم تشنگی من نیست، از آب می‌گریزد این مهتاب

 

رسم ادب

در آب، عکس روی تو افتاده است، حالا، برادر‌م! چه بنوشم آب؟

این است راه و رسم ادب آیا؟ تو تشنه باشی و بشوم سیراب؟

 

در آب، عکس روی تو افتاده است، عکس نگاه ساده و معصومت

لالا، علیّ کوچک من! لالا، بی‌‌تابی‌ات ز چیست؟ عطش یا خواب؟

 

در آب، عکس روی تو افتاده است، یا طرح چشم‌های رسول ‌الله؟

«الله اکبر» از دل دریاییت، عکس تو را به اشک گرفتم، قاب

 

در آب، عکس روی تو افتاده است، ای دختر سه ساله! چه می‌خواهی؟

رفته عمو که آب بیارد، آب، کی گفته است، آب شده نایاب؟

 

در آب، عکس روی تو افتاده است، کوهی که داغ بر جگرش دارد

صبر شما که بیش‌تر از این‌هاست، خواهر! مباد این که شوی بی‌تاب!

 

در آب، عکس روی تو افتاده است! این کیست که کبود شده رویش؟

ام‌ّ‌البنین؟ نه مادر من این نیست، زهراست، آه! حضرت «امّ‌الْاب»

 

هفتاد و دو نگاه عطش‌آمیز، در آب خیره مانده به چشمانم

این آب، سهم تشنگی من نیست، از آب می‌گریزد این مهتاب

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×