مشخصات شعر

نوای عشق

 

به سقّایی رود عبّاس و شور افکنده در دل‌ها

«اَلا یا اَیّها السّاقی! اَدِر کاْساً وَ ناوِلها»[i]

 

سر و دست و تن و جان داد و مقصودش نشد حاصل

«که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها»

 

چو عبّاس دلاور، واژگون از عرشه‌ی زین شد

«ز تاب جعد مشکینش، چه خون افتاد در دل‌ها!»

 

عزیزان غرق خون، شب پُر تلاطم، دشت پُر دشمن

«کجا دانند حال ما، سبک‌باران ساحل‌ها؟»

 

اسیری می‌رود اهل و عیال سیّد طاها

«جرس فریاد می‌دارد که بر‌بندید محمل‌ها»

 

چه زیبا گفت «حافظ»! ای «خِرَد»! از پستی دنیا

«مَتی ما تَلقَ مَنْ تَهْوی دَعِ الدّنیا واهملها؟»

 

 


[i]. تضمین غزل «حافظ».         (ص 422)

نوای عشق

 

به سقّایی رود عبّاس و شور افکنده در دل‌ها

«اَلا یا اَیّها السّاقی! اَدِر کاْساً وَ ناوِلها»[i]

 

سر و دست و تن و جان داد و مقصودش نشد حاصل

«که عشق آسان نمود اوّل ولی افتاد مشکل‌ها»

 

چو عبّاس دلاور، واژگون از عرشه‌ی زین شد

«ز تاب جعد مشکینش، چه خون افتاد در دل‌ها!»

 

عزیزان غرق خون، شب پُر تلاطم، دشت پُر دشمن

«کجا دانند حال ما، سبک‌باران ساحل‌ها؟»

 

اسیری می‌رود اهل و عیال سیّد طاها

«جرس فریاد می‌دارد که بر‌بندید محمل‌ها»

 

چه زیبا گفت «حافظ»! ای «خِرَد»! از پستی دنیا

«مَتی ما تَلقَ مَنْ تَهْوی دَعِ الدّنیا واهملها؟»

 

 


[i]. تضمین غزل «حافظ».         (ص 422)

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×