مشخصات شعر

زندگی و مرگ

سلام ما به «سعید»! آن چو نام خود مسعود

که پیکِ نامۀ «مسلم» به نزد مولا بود

 

به شهرتِ حنفی بود و در شب عاشور

پی دفاع حریمِ ولایت، این بسرود:

 

اگر که کشته شوم، چند بار و زنده شوم

ز دامنت نکشم دست، ای ولیّ ودود!

 

کسی که سینه سپر کرد، روز عاشورا

به پیش کعبه‌ی جان‌ها، چو رو به قبله نمود

 

هر آن‌ چه تیر ز هر سو به سوی او آمد

به دست و سینه و پهلو گرفت و بُد خشنود

 

که برفراخته قامت، امام او به قیام

که سر گذاشته خون خدا، به خاک سجود

 

ز پا فتاد ولی سربلند از این ایثار

میان زندگی و مرگ، این کلامش بود

 

که یابن فاطمه! بر عهد خود وفا کردم؟

که بی‌رضای تو ما را ز هر چه هست، چه سود؟

 

چو شد تمام، نماز حسین و گفت سلام

بر او سلام! که شد عمرِ او همی اتمام

 

زندگی و مرگ

سلام ما به «سعید»! آن چو نام خود مسعود

که پیکِ نامۀ «مسلم» به نزد مولا بود

 

به شهرتِ حنفی بود و در شب عاشور

پی دفاع حریمِ ولایت، این بسرود:

 

اگر که کشته شوم، چند بار و زنده شوم

ز دامنت نکشم دست، ای ولیّ ودود!

 

کسی که سینه سپر کرد، روز عاشورا

به پیش کعبه‌ی جان‌ها، چو رو به قبله نمود

 

هر آن‌ چه تیر ز هر سو به سوی او آمد

به دست و سینه و پهلو گرفت و بُد خشنود

 

که برفراخته قامت، امام او به قیام

که سر گذاشته خون خدا، به خاک سجود

 

ز پا فتاد ولی سربلند از این ایثار

میان زندگی و مرگ، این کلامش بود

 

که یابن فاطمه! بر عهد خود وفا کردم؟

که بی‌رضای تو ما را ز هر چه هست، چه سود؟

 

چو شد تمام، نماز حسین و گفت سلام

بر او سلام! که شد عمرِ او همی اتمام

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×