مشخصات شعر

داغ اهورایی

شور تو را به کشور جان‌ها دمیده‌اند

داغ تو را به بزم جهان‌ها دمیده‌اند

 

سینه به سینه، داغ اهورایی تو را

در جان مردمان زمان‌ها دمیده‌اند

 

نام حسین می‌وزد از کوچه‌های شهر؟

یا شعله در تنور دهان‌ها دمیده‌اند؟

 

با هر محرّم از تف خون تو، قطره‌ای

در نای خشک مرثیه‌خوان‌ها دمیده‌اند

 

خورشیدی و ز جوشش خون تو، سال‌ها

رنگ بهارها و خزان‌ها دمیده‌اند

 

تا منبر عروج تماشایی‌ات شوند

نی‌ها شکفته‌اند و سنان‌ها دمیده‌اند

 

اینک به پاس حنجر سرخ تو، در زمین

گل‌دسته‌های سبزِ اذان‌ها دمیده‌اند

 

افشانده‌اند خون علی اصغر تو را

تا در رگ فلک، فوران‌ها دمیده‌اند

 

آمد بهار و باغ مصیبت، شکوفه کرد

تا از حجاز، شاه عرب، قصد کوفه کرد

 

داغ اهورایی

شور تو را به کشور جان‌ها دمیده‌اند

داغ تو را به بزم جهان‌ها دمیده‌اند

 

سینه به سینه، داغ اهورایی تو را

در جان مردمان زمان‌ها دمیده‌اند

 

نام حسین می‌وزد از کوچه‌های شهر؟

یا شعله در تنور دهان‌ها دمیده‌اند؟

 

با هر محرّم از تف خون تو، قطره‌ای

در نای خشک مرثیه‌خوان‌ها دمیده‌اند

 

خورشیدی و ز جوشش خون تو، سال‌ها

رنگ بهارها و خزان‌ها دمیده‌اند

 

تا منبر عروج تماشایی‌ات شوند

نی‌ها شکفته‌اند و سنان‌ها دمیده‌اند

 

اینک به پاس حنجر سرخ تو، در زمین

گل‌دسته‌های سبزِ اذان‌ها دمیده‌اند

 

افشانده‌اند خون علی اصغر تو را

تا در رگ فلک، فوران‌ها دمیده‌اند

 

آمد بهار و باغ مصیبت، شکوفه کرد

تا از حجاز، شاه عرب، قصد کوفه کرد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×