مشخصات شعر

بر کینه‌های کهنه ز حیدر اضافه شد

بر کینه‌های کهنه ز حیدر اضافه شد

به بغض‌ها ز فاتح خیبر اضافه شد

 

تا گفت علی منم، نوۀ مرتضی علی،

دیدم که چله‌چله به لشکر اضافه شد

 

هرکس که تیر و نیزه و شمشیر و سنگ داشت

بر حلقۀ محاصره یک‌سر اضافه شد

 

هِی تیغ و تیغ و تیغ، عجب جذر و مدی است!

هِی زخم و زخم و زخم به پیکر اضافه شد

 

وقتی که پهلویش هدفی راه‌دست شد

بر داغ او مصیبت مادر اضافه شد

 

یک نیزه آخر از بدن او جدا نشد

عضوی جدید بر تن اکبر اضافه شد

 

جز هلهله به گوش صدایی نمی‌رسید

که ناله‌های زینب مضطر اضافه شد

بر کینه‌های کهنه ز حیدر اضافه شد

بر کینه‌های کهنه ز حیدر اضافه شد

به بغض‌ها ز فاتح خیبر اضافه شد

 

تا گفت علی منم، نوۀ مرتضی علی،

دیدم که چله‌چله به لشکر اضافه شد

 

هرکس که تیر و نیزه و شمشیر و سنگ داشت

بر حلقۀ محاصره یک‌سر اضافه شد

 

هِی تیغ و تیغ و تیغ، عجب جذر و مدی است!

هِی زخم و زخم و زخم به پیکر اضافه شد

 

وقتی که پهلویش هدفی راه‌دست شد

بر داغ او مصیبت مادر اضافه شد

 

یک نیزه آخر از بدن او جدا نشد

عضوی جدید بر تن اکبر اضافه شد

 

جز هلهله به گوش صدایی نمی‌رسید

که ناله‌های زینب مضطر اضافه شد

۱ نظر
 
  • سمانه ۱۳۹۵/۰۱/۲۰

    به نظرم بهتر از این هم می تونستن شعر بگن

فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×