مشخصات شعر

تنها مراد

ترکیب شد چو خونِ دل و اشک دیده‌ام

آن مایه را به مخزن دل پروریده‌ام

 

پنجاه ساله اشک، مرا کور می‌نمود

گر آن نبود کز تو رسد نور دیده‌ام

 

در ماتم تو موی من از غم سپید شد

وز رنج و غم، چو بسملِ در خون تپیده‌ام

 

زآن دم که گوشِ دل، سخنت را ز جان شنید

از خویش تا کنون لب خندان ندیده‌ام

 

آن ناله‌ها که زینب کبری ز دل کشید

من بارها به گوش دل آن را شنیده‌ام

 

تنها مراد خاطره‌انگیز من تویی

عشق تو را ز جمله جهان، برگزیده‌ام

 

کو محرمی که درک کند مستی مرا؟

زآن جرعه کز شراب محبّت چشیده‌ام

 

ذوق شباب من همه صرف تو شد، حسین!

دل در بهاش داده و عشقت خریده‌ام

 

عشق تو سینه‌سوز و غمت درد‌پرور است

می‌سوزد آشیانۀ دل، این چه آذر است؟

 

تنها مراد

ترکیب شد چو خونِ دل و اشک دیده‌ام

آن مایه را به مخزن دل پروریده‌ام

 

پنجاه ساله اشک، مرا کور می‌نمود

گر آن نبود کز تو رسد نور دیده‌ام

 

در ماتم تو موی من از غم سپید شد

وز رنج و غم، چو بسملِ در خون تپیده‌ام

 

زآن دم که گوشِ دل، سخنت را ز جان شنید

از خویش تا کنون لب خندان ندیده‌ام

 

آن ناله‌ها که زینب کبری ز دل کشید

من بارها به گوش دل آن را شنیده‌ام

 

تنها مراد خاطره‌انگیز من تویی

عشق تو را ز جمله جهان، برگزیده‌ام

 

کو محرمی که درک کند مستی مرا؟

زآن جرعه کز شراب محبّت چشیده‌ام

 

ذوق شباب من همه صرف تو شد، حسین!

دل در بهاش داده و عشقت خریده‌ام

 

عشق تو سینه‌سوز و غمت درد‌پرور است

می‌سوزد آشیانۀ دل، این چه آذر است؟

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×