مشخصات شعر

دردمند عشق

عالم پُر از ندای حسین و نوای اوست

دل در فغان به زمزمۀ نینوای اوست

 

گلشن شود ز خون شهیدان اگر جهان

ذوق و صفایش از چمن کربلای اوست

 

روزی جهان بگیرد اگر بانگ «یا اِله»

شک نیست کز تموّج بانگ رسای اوست

 

آب بقا که زندگی جاودان دهد

در پیش عارفان، اثر خاکِ پای اوست

 

تنها نه از جهان که ز جان نیز بگذرد

صاحب‌دلی که شیفته و مبتلای اوست

 

گو دردمند عشق، نگردد پی دوا

کاین درد را علاج، ز «دار ‌الشّفا»ی اوست

 

از شوق باغ خلد نلرزد اگر دلی

اندر هوای بارگه کربلای اوست

 

مفتون هر تعلّق و مجذوب هر هوس

کفر است گفتن، این‌که دلم آشنای اوست

 

نشناخت بی‌حسین، خدا را کسی به حق

در جمله ماسوا نه خدا، جز خدای اوست

 

دین جُست لیک هیچ نشانی ز دین ندید

سرگشته‌ای که چشم به سوی سوای اوست

 

آری؛ چراغ اگر نبُوَد در شب سیاه

رهرو کجا تمیز دهد راه را ز چاه؟

 

دردمند عشق

عالم پُر از ندای حسین و نوای اوست

دل در فغان به زمزمۀ نینوای اوست

 

گلشن شود ز خون شهیدان اگر جهان

ذوق و صفایش از چمن کربلای اوست

 

روزی جهان بگیرد اگر بانگ «یا اِله»

شک نیست کز تموّج بانگ رسای اوست

 

آب بقا که زندگی جاودان دهد

در پیش عارفان، اثر خاکِ پای اوست

 

تنها نه از جهان که ز جان نیز بگذرد

صاحب‌دلی که شیفته و مبتلای اوست

 

گو دردمند عشق، نگردد پی دوا

کاین درد را علاج، ز «دار ‌الشّفا»ی اوست

 

از شوق باغ خلد نلرزد اگر دلی

اندر هوای بارگه کربلای اوست

 

مفتون هر تعلّق و مجذوب هر هوس

کفر است گفتن، این‌که دلم آشنای اوست

 

نشناخت بی‌حسین، خدا را کسی به حق

در جمله ماسوا نه خدا، جز خدای اوست

 

دین جُست لیک هیچ نشانی ز دین ندید

سرگشته‌ای که چشم به سوی سوای اوست

 

آری؛ چراغ اگر نبُوَد در شب سیاه

رهرو کجا تمیز دهد راه را ز چاه؟

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×