مشخصات شعر

نوای مرثیت

«امّ کلثوم» از پی ستر و حجاب

اشک‌ریزان کرد با مردم خطاب:

 

ای بسا! نعمت که از خود کاستید

وی بسا! نقمت که بر خود خواستید

 

اندکی گر رحم در دل داشتید

تا بدین سر حد قدم نگْذاشتید

 

پس نوای مرثیت آغاز کرد

چشم گریان، لب به شکوه باز کرد

 

تا مرا در تن بُوَد جان عزیز

بر عزیز خویش باشم اشک‌ریز

 

از نوا و نوحۀ آن دردمند

ضجّه‌ها برخاست، شیون شد بلند

 

اشک باریدند مردان و زنان

مردمان بر سینه و بر سر زنان

 

مویه کرده، مو پریشان ساختند

رخ خراشیدند و دل‌ها باختند

 

نوای مرثیت

«امّ کلثوم» از پی ستر و حجاب

اشک‌ریزان کرد با مردم خطاب:

 

ای بسا! نعمت که از خود کاستید

وی بسا! نقمت که بر خود خواستید

 

اندکی گر رحم در دل داشتید

تا بدین سر حد قدم نگْذاشتید

 

پس نوای مرثیت آغاز کرد

چشم گریان، لب به شکوه باز کرد

 

تا مرا در تن بُوَد جان عزیز

بر عزیز خویش باشم اشک‌ریز

 

از نوا و نوحۀ آن دردمند

ضجّه‌ها برخاست، شیون شد بلند

 

اشک باریدند مردان و زنان

مردمان بر سینه و بر سر زنان

 

مویه کرده، مو پریشان ساختند

رخ خراشیدند و دل‌ها باختند

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×