مشخصات شعر

لذت دیدار

هرچند که در شهر تو بازار زیاد است

باید برسم زود، خریدار زیاد است

 

من دربه‌در پنجره‌‌فولادم و دیری‌ست

بین من و آن پنجره دیوار زیاد است

 

آن‌قدر کریمی که بدهکار تو کم نیست

آن‌قدر کریمی که طلبکار زیاد است

 

پاییز رسیدم به حرم، با همه گفتم:

«این‌جا چقدر چادر گل‌‌دار زیاد است»

 

با بار گناه آمده‌ام مثل همیشه

با بار گناه آمدم این بار زیاد است

 

گندم به کبوتر بدهم، شعر بگویم

آخر چه کنم؟ در حرمت کار زیاد است

 

نوروز به نوروز، محرم به محرم

سرمست زیاد است، عزادار زیاد است

 

هر گوشۀ ایران حرم توست که با تو

همسایۀ دیوار به دیوار زیاد است

 

از دور سلامی تو و از دور جوابی

این فاصله انگار نه انگار زیاد است

 

آن شب که به رؤیای من افتاد مسیرت

دیدم چقدر لذت دیدار زیاد است

 

در خواب، سر سفرۀ اطعام، تو گفتی:

«هر قدر که می‌خواهی بردار، زیاد است»

لذت دیدار

هرچند که در شهر تو بازار زیاد است

باید برسم زود، خریدار زیاد است

 

من دربه‌در پنجره‌‌فولادم و دیری‌ست

بین من و آن پنجره دیوار زیاد است

 

آن‌قدر کریمی که بدهکار تو کم نیست

آن‌قدر کریمی که طلبکار زیاد است

 

پاییز رسیدم به حرم، با همه گفتم:

«این‌جا چقدر چادر گل‌‌دار زیاد است»

 

با بار گناه آمده‌ام مثل همیشه

با بار گناه آمدم این بار زیاد است

 

گندم به کبوتر بدهم، شعر بگویم

آخر چه کنم؟ در حرمت کار زیاد است

 

نوروز به نوروز، محرم به محرم

سرمست زیاد است، عزادار زیاد است

 

هر گوشۀ ایران حرم توست که با تو

همسایۀ دیوار به دیوار زیاد است

 

از دور سلامی تو و از دور جوابی

این فاصله انگار نه انگار زیاد است

 

آن شب که به رؤیای من افتاد مسیرت

دیدم چقدر لذت دیدار زیاد است

 

در خواب، سر سفرۀ اطعام، تو گفتی:

«هر قدر که می‌خواهی بردار، زیاد است»

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×