مشخصات شعر

السّلام علی الطفّل الرّضیع

لشگری در پیش رویش هست و تنها می‌رود

تا بگیرد حقّ بابا و خودش را می‌رود

 

آن چنان پیچیده بوی یاس در قنداقه‌اش

گوییا دارد به استقبال زهرا می‌رود

 

اسم و رسمش خصم را یاد علی انداخته

در بنی هاشم پسر حتماً به بابا می‌رود

 

خوب می‌دانند راه حنجرش را تیرها

خوب می‌داند ولی رو سوی آن‌ها می‌رود

 

لای لای ِ «لن تنالوا البرّ...» می خواند حسین

تا به خوابی ناز در آغوش بابا می‌رود

 

سیر می خواهد ببیند روی او را مادرش

تا نگاهش می کند از حال امّا می‌رود

 

باد، یک بار از «سر ِاز پوست آویزان» گذشت

عمری از این واقعه صحرا به صحرا می‌رود

السّلام علی الطفّل الرّضیع

لشگری در پیش رویش هست و تنها می‌رود

تا بگیرد حقّ بابا و خودش را می‌رود

 

آن چنان پیچیده بوی یاس در قنداقه‌اش

گوییا دارد به استقبال زهرا می‌رود

 

اسم و رسمش خصم را یاد علی انداخته

در بنی هاشم پسر حتماً به بابا می‌رود

 

خوب می‌دانند راه حنجرش را تیرها

خوب می‌داند ولی رو سوی آن‌ها می‌رود

 

لای لای ِ «لن تنالوا البرّ...» می خواند حسین

تا به خوابی ناز در آغوش بابا می‌رود

 

سیر می خواهد ببیند روی او را مادرش

تا نگاهش می کند از حال امّا می‌رود

 

باد، یک بار از «سر ِاز پوست آویزان» گذشت

عمری از این واقعه صحرا به صحرا می‌رود

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×