مشخصات شعر

سر بلند

همین که دو تایی به میدان رسیدند
روی دست خورشید، شش ماه دیدند

به والله کارش علی اکبری بود
اگر چه علی اصغرش آفریدند

سرش را روی شانه بالا گرفته ست
کسی را به این سر بلندی ندیدند

از این سمت، علی که جلوترمی‌آمد
از آن سمت، لشگر عقب می‌کشیدند

همین که گلوی خودش را نشان داد
تمامی دل‌ها برایش تپیدند

لب کوچکش خشک و حلقوم او خشک
چه راحت گلوی علی را بریدند

عبا گر چه نگذاشت زن‌ها ببینند
صدای کف و سوت را که شنیدند

سر بلند

همین که دو تایی به میدان رسیدند
روی دست خورشید، شش ماه دیدند

به والله کارش علی اکبری بود
اگر چه علی اصغرش آفریدند

سرش را روی شانه بالا گرفته ست
کسی را به این سر بلندی ندیدند

از این سمت، علی که جلوترمی‌آمد
از آن سمت، لشگر عقب می‌کشیدند

همین که گلوی خودش را نشان داد
تمامی دل‌ها برایش تپیدند

لب کوچکش خشک و حلقوم او خشک
چه راحت گلوی علی را بریدند

عبا گر چه نگذاشت زن‌ها ببینند
صدای کف و سوت را که شنیدند

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×