مشخصات شعر

فدای سرت

این آب‌ها که ریخت فدای سرت که ریخت

اصلاً فدای ام‌ بنین، مادرت، که ریخت

 

گفته خدا دو بال برایت بیاورند

در آسمان علقمه بال و پرت که ریخت

 

اثبات شد به من که تو سقّای عالمی

بر خاک قطره‌قطرۀ چشم ترت که ریخت

 

طفلان از اینکه مشک به دست تو داده‌اند

شرمنده‌اند بازوی آب آورت که ریخت

 

گفتم خدا به خیر کند قامت تو را

این قوم غیظ کرده به روی سرت که ریخت

 

وقت نزول این بدن نامرتَبت

مانند آب ریخت دلم، پیکرت که ریخت

 

معلوم شد عمود شتابش زیاد بود

بر روی شانه‌های بلندت سرت که ریخت

 

امّا هنوز دست تو را بوسه می‌زنم

این آب‌ها که ریخت فدای سرت که ریخت

فدای سرت

این آب‌ها که ریخت فدای سرت که ریخت

اصلاً فدای ام‌ بنین، مادرت، که ریخت

 

گفته خدا دو بال برایت بیاورند

در آسمان علقمه بال و پرت که ریخت

 

اثبات شد به من که تو سقّای عالمی

بر خاک قطره‌قطرۀ چشم ترت که ریخت

 

طفلان از اینکه مشک به دست تو داده‌اند

شرمنده‌اند بازوی آب آورت که ریخت

 

گفتم خدا به خیر کند قامت تو را

این قوم غیظ کرده به روی سرت که ریخت

 

وقت نزول این بدن نامرتَبت

مانند آب ریخت دلم، پیکرت که ریخت

 

معلوم شد عمود شتابش زیاد بود

بر روی شانه‌های بلندت سرت که ریخت

 

امّا هنوز دست تو را بوسه می‌زنم

این آب‌ها که ریخت فدای سرت که ریخت

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×