مشخصات شعر

حرمت عشق تو

حالا تو آسمانی و آنها کبوترند

یعنی فقط به حرمت عشق تو می‌پرند

 

انداخته نگاه تو آتش به جانشان

از هر چه آفتاب و عطش شعله‌ورترند

 

آنها دو صاعقه، دو ستاره، نه، بیشتر

با غیرت و صلابت توفان برابرند

 

حالا غزل رسیده به یک خیمه، یک وداع

یعنی که واژه‌ها به غمی رو می‌آورند

 

لبریز بوی سیب شده لحظه‌هایشان

از عطر بوسه‌های تو آنها معطرند

 

اینجا دوباره می‌شکند شانه‌های بغض

اینجا عجیب ثانیه‌ها گریه آورند

 

بی‌تاب می‌روند و گویی دل تو را

مثل دعای خیر تو با خویش می‌برند

 

و چند لحظه نبض غزل کند می‌زند

حالا ستاره‌های تو گل‌های پرپرند

 

 

حرمت عشق تو

حالا تو آسمانی و آنها کبوترند

یعنی فقط به حرمت عشق تو می‌پرند

 

انداخته نگاه تو آتش به جانشان

از هر چه آفتاب و عطش شعله‌ورترند

 

آنها دو صاعقه، دو ستاره، نه، بیشتر

با غیرت و صلابت توفان برابرند

 

حالا غزل رسیده به یک خیمه، یک وداع

یعنی که واژه‌ها به غمی رو می‌آورند

 

لبریز بوی سیب شده لحظه‌هایشان

از عطر بوسه‌های تو آنها معطرند

 

اینجا دوباره می‌شکند شانه‌های بغض

اینجا عجیب ثانیه‌ها گریه آورند

 

بی‌تاب می‌روند و گویی دل تو را

مثل دعای خیر تو با خویش می‌برند

 

و چند لحظه نبض غزل کند می‌زند

حالا ستاره‌های تو گل‌های پرپرند

 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×