مشخصات شعر

سهم زینب (۲)

مادر نشسته سیر تماشایشان کند

هنگام رفتن است، مهیایشان کند

 

عون است یا محمّد؟ فرقی نمی‌کند

در اشک‌های بدرقه پیدایشان کند

 

این سهم زینب است: دو طوفان؛ دو گردباد

لب تشنه‌اند، راهی دریایشان کند

 

او یک زن است و عاطفه دارد، عجیب نیست

سیراب بوسه قامت رعنایشان کند

 

آنها پر از حرارت لبّیک گفتن‌اند

باید سفر به خلوت شیدایشان کند

 

آرام سرمه می‌کشد و شانه می‌زند

تا در کمند عشق فریبایشان کند

 

بر شانه می‌زند که: برو، سهم کوچکی‌ست

باید نثار غربت مولایشان کنند

 

سهم زینب (۲)

مادر نشسته سیر تماشایشان کند

هنگام رفتن است، مهیایشان کند

 

عون است یا محمّد؟ فرقی نمی‌کند

در اشک‌های بدرقه پیدایشان کند

 

این سهم زینب است: دو طوفان؛ دو گردباد

لب تشنه‌اند، راهی دریایشان کند

 

او یک زن است و عاطفه دارد، عجیب نیست

سیراب بوسه قامت رعنایشان کند

 

آنها پر از حرارت لبّیک گفتن‌اند

باید سفر به خلوت شیدایشان کند

 

آرام سرمه می‌کشد و شانه می‌زند

تا در کمند عشق فریبایشان کند

 

بر شانه می‌زند که: برو، سهم کوچکی‌ست

باید نثار غربت مولایشان کنند

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×