مشخصات شعر

روایت خورشید در چهار پرده (پردۀ اول)

فرصت کم است، دامن من را رها کنید

وقتش رسیده نذر پدر را ادا کنید

 

وقتش رسیده، نوبت جانبازی شماست

جان را فدای خامس آل عبا کنید

 

شیران نسل جعفر طیار، یا علی

رخصت اگر نداد مبادا حیا کنید

 

او را به جان حضرت زهرا قسم دهید

وقتی که اذن داد، علی را صدا کنید

 

راضی نمی‌شود که به میدان روید! باز

در دل برای اذن شهادت دعا کنید

 

از نسل شیرهای بنی‌هاشمید پس

وقتش رسیده محشر کبری به پا کنید

 

حالا زره به قامتتان بوسه می‌زند

فکری به حال تشنگی خیمه‌ها کنید

 

***

 

چون کوه پیش مادر خود ایستاده‌اید

فرصت کم است، دامن او را رها کنید

 

روایت خورشید در چهار پرده (پردۀ اول)

فرصت کم است، دامن من را رها کنید

وقتش رسیده نذر پدر را ادا کنید

 

وقتش رسیده، نوبت جانبازی شماست

جان را فدای خامس آل عبا کنید

 

شیران نسل جعفر طیار، یا علی

رخصت اگر نداد مبادا حیا کنید

 

او را به جان حضرت زهرا قسم دهید

وقتی که اذن داد، علی را صدا کنید

 

راضی نمی‌شود که به میدان روید! باز

در دل برای اذن شهادت دعا کنید

 

از نسل شیرهای بنی‌هاشمید پس

وقتش رسیده محشر کبری به پا کنید

 

حالا زره به قامتتان بوسه می‌زند

فکری به حال تشنگی خیمه‌ها کنید

 

***

 

چون کوه پیش مادر خود ایستاده‌اید

فرصت کم است، دامن او را رها کنید

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×