مشخصات شعر

جادۀ عشق

مادر، فدای انتظار چشم‌هایت

جان می‌پذیرم در بهار چشم‌هایت

آخر چرا در انتظار و اضطراب است

شهر پر از اشک و غبار چشم‌هایت؟

 

حالا که اینجایم، ببین قدّ رشیدم

مادر ببین که آبرویت را خریدم

آخر چرا تردید مادر؟ من که روی

دستان پر مهر خودت می‌آرمیدم

 

حالا من اینجا هستم و آمادۀ عشق

نوشیده‌ام بهر حسین از بادۀ عشق

گرد سفر از چهره‌ام برگیر مادر

از راه دوری آمدم، از جادۀ عشق

 

جادۀ عشق

مادر، فدای انتظار چشم‌هایت

جان می‌پذیرم در بهار چشم‌هایت

آخر چرا در انتظار و اضطراب است

شهر پر از اشک و غبار چشم‌هایت؟

 

حالا که اینجایم، ببین قدّ رشیدم

مادر ببین که آبرویت را خریدم

آخر چرا تردید مادر؟ من که روی

دستان پر مهر خودت می‌آرمیدم

 

حالا من اینجا هستم و آمادۀ عشق

نوشیده‌ام بهر حسین از بادۀ عشق

گرد سفر از چهره‌ام برگیر مادر

از راه دوری آمدم، از جادۀ عشق

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×