مشخصات شعر

زخم سرخ

وقتی که رفت، پشت سرش را نگاه کرد

در چشم‌های مضطربی، مشق آه کرد

 

با هر شمیم از نفس قدسی حسین

خود را دخیل بستۀ آن تکیه‌گاه کرد

 

هر آنچه داشت دشمن غارتگر خبیث

در پیچ و تاب موج نگاهش تباه کرد

 

با زخم سرخ، معجزه‌ای سبز آفرید

با هر چه عشق، راهی آن خیمه‌گاه کرد

 

با خون نوشت بر خط پیشانی شرف

قابیلیان شب زده را روسیاه کرد

 

مادر و عشق، پارۀ پیکر ... و آن طرف

دشمن که در حضور خدا اشتباه کرد

 

زخم سرخ

وقتی که رفت، پشت سرش را نگاه کرد

در چشم‌های مضطربی، مشق آه کرد

 

با هر شمیم از نفس قدسی حسین

خود را دخیل بستۀ آن تکیه‌گاه کرد

 

هر آنچه داشت دشمن غارتگر خبیث

در پیچ و تاب موج نگاهش تباه کرد

 

با زخم سرخ، معجزه‌ای سبز آفرید

با هر چه عشق، راهی آن خیمه‌گاه کرد

 

با خون نوشت بر خط پیشانی شرف

قابیلیان شب زده را روسیاه کرد

 

مادر و عشق، پارۀ پیکر ... و آن طرف

دشمن که در حضور خدا اشتباه کرد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×