- تاریخ انتشار: ۱۳۹۳/۰۴/۰۵
- بازدید: ۲۱۵۰
- شماره مطلب: ۳۲۵
-
چاپ
شهید ظهر تشهٌد
کجاست کعبه اگر مسجد الحرام تویی تو
قسم به کربوبلا، حج من، تمام تویى تو
همه نمازى و نیت، قیامِ توست قیامت
شهید ظهر تشهّد تویى؛ سلام، تویى تو
سر بریده و آیات بینات؟ چه حالى!
یقین که رکن یمانی تویى؛ مقام، تویى تو
به سعى سجده به گودال قتلگاه تو رفتم
نه سر برآورم از سجده تا امام تویى تو
تو بیت اوّلى و کربلاست اوّل بیتم
تو بیت آخرى و آخر کلام تویى تو
-
بهشتِ گریه
باز آمدم که گریه به دشت بلا کنم
دردی مگر برای دلم دست و پا کنم
باز آمدم به گریه بشویم درون خویش
جان را به نور عشق گل روشنا کنم
باز آمدم که قفل دل تیره بشکنم
باز آمدم کبوتر دل را هوا کنم
-
با کاروان نیزه (بند چهاردهم)
قربان آن نی یی که دمندش سحر، مدام
قربان آن می یی که دهندش علی الدوام
قربان آن پری که رساند تو را به عرش
قربان آن سری که سجودش شود قیام
-
با کاروان نیزه (بند سیزدهم)
تو پیش روی، و پشت سرت آفتاب و ماه
آن یوسفی که تشنه برون آمدی زچاه
جسم تو در عراق و سرت رهسپار شام
برگشتهای و مینگری سوی قتلگاه
-
با کاروان نیزه (بند دوازدهم)
گودال قتلگاه، پر از بوی سیب بود
تنهاتر از مسیح، کسی بر صلیب بود
سرها رسید از پی هم، مثل سیب سرخ
اول سری که رفت به کوفه، حبیب بود!
شهید ظهر تشهٌد
کجاست کعبه اگر مسجد الحرام تویی تو
قسم به کربوبلا، حج من، تمام تویى تو
همه نمازى و نیت، قیامِ توست قیامت
شهید ظهر تشهّد تویى؛ سلام، تویى تو
سر بریده و آیات بینات؟ چه حالى!
یقین که رکن یمانی تویى؛ مقام، تویى تو
به سعى سجده به گودال قتلگاه تو رفتم
نه سر برآورم از سجده تا امام تویى تو
تو بیت اوّلى و کربلاست اوّل بیتم
تو بیت آخرى و آخر کلام تویى تو