مشخصات شعر

سوز آتشین

وقتی که از مقابل چشم تری حسین

رفتی، شده است مرگ خودم باورم حسین

 

با اینکه تازیانه پرم را شکسته است

اما هنوز دور و برت می‌پرم حسین

 

تو دائماً به فکر من و معجر منی

من هم به فکر غارت انگشترم حسین

 

قدم اگر خمیده شده بی‌دلیل نیست

بر شانه بار داغ تو را می‌برم حسین

 

با خطبه خوانی‌ام همه را سرخ می‌کنم

با سوز آتشین تب حنجرم حسین

 

سوز آتشین

وقتی که از مقابل چشم تری حسین

رفتی، شده است مرگ خودم باورم حسین

 

با اینکه تازیانه پرم را شکسته است

اما هنوز دور و برت می‌پرم حسین

 

تو دائماً به فکر من و معجر منی

من هم به فکر غارت انگشترم حسین

 

قدم اگر خمیده شده بی‌دلیل نیست

بر شانه بار داغ تو را می‌برم حسین

 

با خطبه خوانی‌ام همه را سرخ می‌کنم

با سوز آتشین تب حنجرم حسین

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×