مشخصات شعر

مثل سقّا

از میان خیمه تا گودال با سر آمده

این برادرزاده که جای برادر آمده

 

کیست این آزاده که پرواز دارد می‌کند

کیست این آزاده، انگار از قفس درآمده

 

هر طریقی بوده از عمه جدا گردیده و

از پس چشمان خیس خواهرت برآمده

 

با نوای «لا افارق» با نگاهی اشکبار

تا میان معرکه با حال مضطر آمده

 

خون ابراهیم در رگ‌هاش جاری گشته است

مثل اسماعیل اگر تا زیر خنجر آمده

 

مثل سقای حرم با بوسۀ شمشیرها

دستش آویزان شده از جای خود درآمده

 

آه خنجر پشت خنجر در میان قتلگاه

تا که تیری آمده یک تیر دیگر آمده

 

او به روی سینۀ معشوق مأوا کرده و

صبر تیر حرمله انگار که سر آمده

 

حق‌الطاف عمو را خوب جبران کرده است

این برادرزاده که جای برادر آمده

 

مثل سقّا

از میان خیمه تا گودال با سر آمده

این برادرزاده که جای برادر آمده

 

کیست این آزاده که پرواز دارد می‌کند

کیست این آزاده، انگار از قفس درآمده

 

هر طریقی بوده از عمه جدا گردیده و

از پس چشمان خیس خواهرت برآمده

 

با نوای «لا افارق» با نگاهی اشکبار

تا میان معرکه با حال مضطر آمده

 

خون ابراهیم در رگ‌هاش جاری گشته است

مثل اسماعیل اگر تا زیر خنجر آمده

 

مثل سقای حرم با بوسۀ شمشیرها

دستش آویزان شده از جای خود درآمده

 

آه خنجر پشت خنجر در میان قتلگاه

تا که تیری آمده یک تیر دیگر آمده

 

او به روی سینۀ معشوق مأوا کرده و

صبر تیر حرمله انگار که سر آمده

 

حق‌الطاف عمو را خوب جبران کرده است

این برادرزاده که جای برادر آمده

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×