مشخصات شعر

حنانه

با خندۀ خود صفای دل‌ها می‌شد

آرامش خاندان طاها می‌شد

 

حنانه‌ترین دختر این کاشانه

در کودکی‌اش مادر بابا می‌شد

 

در جمع برادران خود تا می‌رفت

لیلای دل عترت لیلا می‌شد

 

با لهجۀ شیرین خودش تا می‌گفت

بابا بابا بابا غوغا می‌شد

 

در پیش نگاه عمه و بابایش

هر لحظه شبیه‌تر به زهرا می‌شد

 

وقتی که به دیدن عمویش می‌رفت

عباس به احترام او پا می‌شد

 

پایش روی خاک قبل از آنکه برسد

زیر قدمش بال ملک وا می‌شد

 

مأمور نبود ورنه گر می‌فرمود

تا کوفه تمام دشت دریا می‌شد

 

صد حیف نشد بماند و رشد کند

می‌ماند اگر، زینب کبری می‌شد

 

حنانه

با خندۀ خود صفای دل‌ها می‌شد

آرامش خاندان طاها می‌شد

 

حنانه‌ترین دختر این کاشانه

در کودکی‌اش مادر بابا می‌شد

 

در جمع برادران خود تا می‌رفت

لیلای دل عترت لیلا می‌شد

 

با لهجۀ شیرین خودش تا می‌گفت

بابا بابا بابا غوغا می‌شد

 

در پیش نگاه عمه و بابایش

هر لحظه شبیه‌تر به زهرا می‌شد

 

وقتی که به دیدن عمویش می‌رفت

عباس به احترام او پا می‌شد

 

پایش روی خاک قبل از آنکه برسد

زیر قدمش بال ملک وا می‌شد

 

مأمور نبود ورنه گر می‌فرمود

تا کوفه تمام دشت دریا می‌شد

 

صد حیف نشد بماند و رشد کند

می‌ماند اگر، زینب کبری می‌شد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×