مشخصات شعر

خوف و رجاء

دیده در حسرت دیدار شما مانده هنوز

به تمنای نگاهت دل ما مانده هنوز

 

بوسه یک روز به خاک قدمت خواهم زد

لب به امید همان بوسه به پا مانده هنوز

 

در نبودت ز دلم صدق و صفا کم‌کم رفت

مِهرت اما به دلم شکر خدا مانده هنوز

 

می‌شود دیدن روی تو نصیبم یا نه

دل من بین همین خوف و رجاء مانده هنوز

 

به همان ناله‌ی بین در و دیوار قسم

مادرت چشم به راهت به خدا مانده هنوز

 

ای امید همه دل‌های شکسته برگرد

دختری در عقب قافله جا مانده هنوز

 

همه حاجات مرا داده‌ای آقا امّا

با شما یک سفر کرب و بلا مانده هنوز

 

خوف و رجاء

دیده در حسرت دیدار شما مانده هنوز

به تمنای نگاهت دل ما مانده هنوز

 

بوسه یک روز به خاک قدمت خواهم زد

لب به امید همان بوسه به پا مانده هنوز

 

در نبودت ز دلم صدق و صفا کم‌کم رفت

مِهرت اما به دلم شکر خدا مانده هنوز

 

می‌شود دیدن روی تو نصیبم یا نه

دل من بین همین خوف و رجاء مانده هنوز

 

به همان ناله‌ی بین در و دیوار قسم

مادرت چشم به راهت به خدا مانده هنوز

 

ای امید همه دل‌های شکسته برگرد

دختری در عقب قافله جا مانده هنوز

 

همه حاجات مرا داده‌ای آقا امّا

با شما یک سفر کرب و بلا مانده هنوز

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×