مشخصات شعر

ابر و باران

می‌خواست ابر باشد و باران بیاورد

بوی بهار را به بیابان بیاورد

 

حرف از بهار بود و فرات انتظار داشت

دریادلی تلاطم طوفان بیاورد

 

هستند دیو و دد همه سیراب، پس کجاست

پیغمبری که سورۀ انسان بیاورد

 

مولا همیشه منتظر یک بهانه بود

یک شیر بیشه داشت به میدان بیاورد

 

تا کوفه‌ای که شهره به کفران نعمت است

شاید به ماه علقمه ایمان بیاورد

 

جبرئیل رفته بود که از روضۀ بهشت

چندین کفن برای شهیدان بیاورد

 

شاعر هنوز در خم یک کوچه مانده است

این شعر را چگونه به پایان بیاورد؟

 

ابر و باران

می‌خواست ابر باشد و باران بیاورد

بوی بهار را به بیابان بیاورد

 

حرف از بهار بود و فرات انتظار داشت

دریادلی تلاطم طوفان بیاورد

 

هستند دیو و دد همه سیراب، پس کجاست

پیغمبری که سورۀ انسان بیاورد

 

مولا همیشه منتظر یک بهانه بود

یک شیر بیشه داشت به میدان بیاورد

 

تا کوفه‌ای که شهره به کفران نعمت است

شاید به ماه علقمه ایمان بیاورد

 

جبرئیل رفته بود که از روضۀ بهشت

چندین کفن برای شهیدان بیاورد

 

شاعر هنوز در خم یک کوچه مانده است

این شعر را چگونه به پایان بیاورد؟

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×