مشخصات شعر

بند ششم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

این دشت ندیده‌ست بهارانی از این دست

بر سینۀ خود نم‌نم بارانی از این دست

 

از کوه بپرسید چه آمد به سر ماه

در ساحل امواج خروشانی از این دست

 

بر پهنۀ این دشت عطشناک وزیده‌ست

ناگفته نماند که چه طوفانی از این دست

 

با تیر تو را بدرقه کردند که باشد

بر سفرۀ چشمان تو مهمانی از این دست

 

بین‌الحرمینی شد و در عرش درخشید

هر جا که کشیدند خیابانی از این دست

 

تاریخ‌نویسان همه گشتند و ندیدند

بر صفحۀ تاریخ شهیدانی از این دست

 

لب‌های علی بوسه بر این دست نشانده است

ای شاعر مجنون تو چه می‌دانی از این دست؟

 

از موی پریشان تو الهام گرفتیم

یک عمر در اشعار پریشانی از این دست

 

مابین دو دست تو چرا فاصله افتاد

این قصه چرا داشته پایانی از این دست

 

دستت که قلم شد قلم از دست من افتاد

سروی که تبر خورد به روی چمن افتاد

 

بند ششم از ترکیب بند حضرت عباس (ع)

این دشت ندیده‌ست بهارانی از این دست

بر سینۀ خود نم‌نم بارانی از این دست

 

از کوه بپرسید چه آمد به سر ماه

در ساحل امواج خروشانی از این دست

 

بر پهنۀ این دشت عطشناک وزیده‌ست

ناگفته نماند که چه طوفانی از این دست

 

با تیر تو را بدرقه کردند که باشد

بر سفرۀ چشمان تو مهمانی از این دست

 

بین‌الحرمینی شد و در عرش درخشید

هر جا که کشیدند خیابانی از این دست

 

تاریخ‌نویسان همه گشتند و ندیدند

بر صفحۀ تاریخ شهیدانی از این دست

 

لب‌های علی بوسه بر این دست نشانده است

ای شاعر مجنون تو چه می‌دانی از این دست؟

 

از موی پریشان تو الهام گرفتیم

یک عمر در اشعار پریشانی از این دست

 

مابین دو دست تو چرا فاصله افتاد

این قصه چرا داشته پایانی از این دست

 

دستت که قلم شد قلم از دست من افتاد

سروی که تبر خورد به روی چمن افتاد

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×