مشخصات شعر

اذان آب‌ها

ای بزرگ خاندان آب‌ها

آشنای مهربان آب‌ها

 

در مقام شامخ سقایی‌ات

بند می‌آید زبان آب‌ها

 

از فراز مأذَن چشمان تو

تا خدا آمد اذان آب‌ها

 

با تماشای لب دریایی‌ات

آب افتاده دهان آب‌ها

 

مثل دریایی و لیکن می‌دهی

مشک خشکی را نشان آب‌ها

 

بر ضریح دست تو پیچیده‌اند

التماس گیسوان آب‌ها

 

می‌رسید از دور بر اهل حرم

جمله سقّا بمانِ آب‌ها

 

زیر بار تیرهای مشک تو

خورد گردید استخوان آب‌ها

 

مشک و ختم فاتحه هرگز نبود

این تصوّر در گمان آب‌ها

 

بعد لب‌های تبسم ریز تو

گریه افتاده به جان آب‌ها

 

از وداع تو حکایت می‌کند

دست‌های پر تکانِ آب‌ها

 

گریه‌ی امروز مال چشم تو

گریه‌ی فردا از آنِ آب‌ها

 

راستی بی‌تو چه رنگی می‌شود

شعرهای شاعران آب‌ها

 

اذان آب‌ها

ای بزرگ خاندان آب‌ها

آشنای مهربان آب‌ها

 

در مقام شامخ سقایی‌ات

بند می‌آید زبان آب‌ها

 

از فراز مأذَن چشمان تو

تا خدا آمد اذان آب‌ها

 

با تماشای لب دریایی‌ات

آب افتاده دهان آب‌ها

 

مثل دریایی و لیکن می‌دهی

مشک خشکی را نشان آب‌ها

 

بر ضریح دست تو پیچیده‌اند

التماس گیسوان آب‌ها

 

می‌رسید از دور بر اهل حرم

جمله سقّا بمانِ آب‌ها

 

زیر بار تیرهای مشک تو

خورد گردید استخوان آب‌ها

 

مشک و ختم فاتحه هرگز نبود

این تصوّر در گمان آب‌ها

 

بعد لب‌های تبسم ریز تو

گریه افتاده به جان آب‌ها

 

از وداع تو حکایت می‌کند

دست‌های پر تکانِ آب‌ها

 

گریه‌ی امروز مال چشم تو

گریه‌ی فردا از آنِ آب‌ها

 

راستی بی‌تو چه رنگی می‌شود

شعرهای شاعران آب‌ها

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×