مشخصات شعر

تقدیم به حاج سعید حدادیان ، آنکه همیشه با من مهربان است

زحمت

پایش ز دست آبله آزار می‌کشد

از احتیاط دست به دیوار می‌کشد

 

در گوشۀ خرابه کنار فرشته‌ها

«با ناخنی شکسته ز پا خار می‌کشد»

 

دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح

بر روی خاک، عکس علمدار می‌کشد

 

او هر چه می‌کشد به خدای یتیم‌ها

از چشم‌های مردم بازار می‌کشد

 

گیرم برای خانه‌تان هم کنیز شد

آیا ز پر شکسته کسی کار می‌کشد؟

 

چشمش مگر خدای نکرده چه دیده است

نقشی که می‌کشد همه را تار می‌کشد

 

لب‌های بی‌تحرک او با چه زحمتی

خود را به سمت کنج لب یار می‌کشد

 

 

تقدیم به حاج سعید حدادیان ، آنکه همیشه با من مهربان است

زحمت

پایش ز دست آبله آزار می‌کشد

از احتیاط دست به دیوار می‌کشد

 

در گوشۀ خرابه کنار فرشته‌ها

«با ناخنی شکسته ز پا خار می‌کشد»

 

دارد به یاد مجلس نامحرمان صبح

بر روی خاک، عکس علمدار می‌کشد

 

او هر چه می‌کشد به خدای یتیم‌ها

از چشم‌های مردم بازار می‌کشد

 

گیرم برای خانه‌تان هم کنیز شد

آیا ز پر شکسته کسی کار می‌کشد؟

 

چشمش مگر خدای نکرده چه دیده است

نقشی که می‌کشد همه را تار می‌کشد

 

لب‌های بی‌تحرک او با چه زحمتی

خود را به سمت کنج لب یار می‌کشد

 

 

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×