سایت کرب و بلا - سایت تخصصی امام حسین علیه السلام
- تاریخ انتشار: ۱۳۹۵/۰۸/۰۲
- بازدید: ۵۶
- شماره مطلب: ۲۵۰۵
-
چاپ
مشخصات شعر
کفّاره
با تو شروع میشوم ابتدای من
ای جلوهی خدایی بیانتهای من
پایان راه تو به خدا ختم میشود
از راه کربلاست مسیر خدای من
لحظه به لحظه محضر زهرا رسیده است
رنگ خدا گرفته اگر گریههای من
از روی فرشهای حسینیه عزا
تا عرش میرود اثر ردّ پای من
شکر خدا که در دههی آخرالزمان
خرج تو میشود نفس من صدای من
این گریهی برای تو کفاره من است
این راه توبهای است برای خطای من
از من نیاز میرسد و از تو ناز ـ عجب
درد سری شده سفر کربلای من
از همین شاعر
-
چقدر با سر زانو به کربلا رفتند
بدون چون و بدون چرا نمیماندند
شبیه رود، شبیه صبا، نمیماندند
چه کربلاست که عالم بههوش میآید
پس از شنیدن چاووشها نمیماندند
-
آیههای تقدیر
گاه لیلایی و گهی مجنون
گاه مجنونم و گهی لیلا
گاه خورشید و گاه آیینه
روبهروی همیم در همه جا
-
صحن تو، آسمان تو، گنبد طلای تو
زائر شدم نسیم، صدای مرا گرفت
از دستم التماس دعای مرا گرفت
یک شب، کناره پنجره فولاد مادرم
آن قدر گریه کرد، شفای مرا گرفت
-
آه! حرف سفر نزن اینقدر
نالۀ وا جگر نزن اینقدر
جگرت را شرر نزن اینقدر
با صدای نفس نفس زدنت
پشت در بال و پر نزن اینقدر
کفّاره
با تو شروع میشوم ابتدای من
ای جلوهی خدایی بیانتهای من
پایان راه تو به خدا ختم میشود
از راه کربلاست مسیر خدای من
لحظه به لحظه محضر زهرا رسیده است
رنگ خدا گرفته اگر گریههای من
از روی فرشهای حسینیه عزا
تا عرش میرود اثر ردّ پای من
شکر خدا که در دههی آخرالزمان
خرج تو میشود نفس من صدای من
این گریهی برای تو کفاره من است
این راه توبهای است برای خطای من
از من نیاز میرسد و از تو ناز ـ عجب
درد سری شده سفر کربلای من
اولین نظر را ارسال کنید