مشخصات شعر

شد روضه‌خوان کشتۀ مظلوم کربلا

جنت، بهارِ پیرهنت أیها الکریم

از نور جامه‌ای به تنت أیها الکریم

 

ای همدم تو زمزمه‌های زلال وحی

ای جبرئیل هم سخنت أیها الکریم

 

تو مطلع کرامتی و لطف و مهر و جود

پروانه‌های انجمنت أیها الکریم

 

نشنید آنکه بر تو روا داشت ناسزا

یک ناروا هم از دهنت أیها الکریم

 

اما تو که غریب نواز مدینه‌ای

هستی غریب در وطنت أیها الکریم

 

حتی شهادت تو نداده است خاتمه

بر روضه‌های دل‌شکنت أیها الکریم

 

مادر نبود تا که ببیند در آن غروب

تشییع شد چگونه تنت أیها الکریم

 

بیرون کشید با دل غرق به خون حسین

هفتاد تیر از بدنت أیها الکریم

 

شد روضه‌خوان کشتۀ مظلوم کربلا

تابوت و پیکر و کفنت أیها الکریم

 

آنجا ولی شرارۀ غم پر گدازه بود

یعنی به جای تیر و کمان نعل تازه بود

شد روضه‌خوان کشتۀ مظلوم کربلا

جنت، بهارِ پیرهنت أیها الکریم

از نور جامه‌ای به تنت أیها الکریم

 

ای همدم تو زمزمه‌های زلال وحی

ای جبرئیل هم سخنت أیها الکریم

 

تو مطلع کرامتی و لطف و مهر و جود

پروانه‌های انجمنت أیها الکریم

 

نشنید آنکه بر تو روا داشت ناسزا

یک ناروا هم از دهنت أیها الکریم

 

اما تو که غریب نواز مدینه‌ای

هستی غریب در وطنت أیها الکریم

 

حتی شهادت تو نداده است خاتمه

بر روضه‌های دل‌شکنت أیها الکریم

 

مادر نبود تا که ببیند در آن غروب

تشییع شد چگونه تنت أیها الکریم

 

بیرون کشید با دل غرق به خون حسین

هفتاد تیر از بدنت أیها الکریم

 

شد روضه‌خوان کشتۀ مظلوم کربلا

تابوت و پیکر و کفنت أیها الکریم

 

آنجا ولی شرارۀ غم پر گدازه بود

یعنی به جای تیر و کمان نعل تازه بود

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×