مشخصات شعر

از کوه بپرسید چه آمد به سر ماه

این دشت ندیده است بهارانی از این دست
بر سینۀ خود نم نم بارانی از این دست

از کوه بپرسید چه آمد به سر ماه
در ساحل امواج خروشانی از این دست

 

بر پهنۀ این خاک عطشناک وزیده است
ناگفته نماند که چه طوفانی از این دست

با تیر تو را بدرقه کردند که باشد
بر سفرۀ چشمان تو مهمانی از این دست

بین‌الحرمینی شد و در عرش درخشید
هر جا که کشیدند خیابانی از این دست

تاریخ نگاران همه گشتند و ندیدند
بر صفحۀ تاریخ شهیدانی از این دست

از موی پریشان تو الهام گرفتیم
یک عمر در اشعار پریشانی از این دست

وقتی که سلاطین جهان تشنۀ اینند
تا دست بگیرند به دامانی از این دست

ما بین دو دست تو چرا فاصله افتاد؟
این قصه چرا داشته پایانی از این دست

از کوه بپرسید چه آمد به سر ماه

این دشت ندیده است بهارانی از این دست
بر سینۀ خود نم نم بارانی از این دست

از کوه بپرسید چه آمد به سر ماه
در ساحل امواج خروشانی از این دست

 

بر پهنۀ این خاک عطشناک وزیده است
ناگفته نماند که چه طوفانی از این دست

با تیر تو را بدرقه کردند که باشد
بر سفرۀ چشمان تو مهمانی از این دست

بین‌الحرمینی شد و در عرش درخشید
هر جا که کشیدند خیابانی از این دست

تاریخ نگاران همه گشتند و ندیدند
بر صفحۀ تاریخ شهیدانی از این دست

از موی پریشان تو الهام گرفتیم
یک عمر در اشعار پریشانی از این دست

وقتی که سلاطین جهان تشنۀ اینند
تا دست بگیرند به دامانی از این دست

ما بین دو دست تو چرا فاصله افتاد؟
این قصه چرا داشته پایانی از این دست

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×