مشخصات شعر

نهم محرم؛ زیارت قبول

می‌رود جان ز تنم با نفس آخر تو

کمرم تا شده با دیدن این پیکر تو

 

خیز و بنگر که عدو از غم من می‌خندد

شمر گوید که حسین هست کجا حیدر تو؟

 

دیدن تو سرپا معجزه‌ای می‌خواهد

وای من آب گذشته است دگر از سر تو

 

باورم نیست! ببینم تو همان عباسی؟

ای صنوبر قد من آب شده پیکر تو

 

تویی و شرم رباب و علی اصغر من

منم و خجلت از روی تو و مادر تو

 

شده دعوا به سر ذبح تو ای شیر علی

بی حساب است و عدد جایزه‌های سر تو

 

 راستی زائر زهرا شدنت باد قبول

باورت گشت بود مادر من مادر تو

 

یا مرو یا که مگو بر سر دروازه شام

با رقیه که عمو هست کجا معجر تو؟؟!

نهم محرم؛ زیارت قبول

می‌رود جان ز تنم با نفس آخر تو

کمرم تا شده با دیدن این پیکر تو

 

خیز و بنگر که عدو از غم من می‌خندد

شمر گوید که حسین هست کجا حیدر تو؟

 

دیدن تو سرپا معجزه‌ای می‌خواهد

وای من آب گذشته است دگر از سر تو

 

باورم نیست! ببینم تو همان عباسی؟

ای صنوبر قد من آب شده پیکر تو

 

تویی و شرم رباب و علی اصغر من

منم و خجلت از روی تو و مادر تو

 

شده دعوا به سر ذبح تو ای شیر علی

بی حساب است و عدد جایزه‌های سر تو

 

 راستی زائر زهرا شدنت باد قبول

باورت گشت بود مادر من مادر تو

 

یا مرو یا که مگو بر سر دروازه شام

با رقیه که عمو هست کجا معجر تو؟؟!

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×