مشخصات شعر

ای صبا از ما بگو با کربلا

کربلا لبریز عطر یاس شد

نوبت جانبازی عباس شد

 

بازوانش مرگ را بی‌تاب کرد

تیغ‌های تشنه را سیراب کرد

 

تاکنون عباس‌ها را دیده‌ای

بوسه‌ای از دست آنها چیده‌ای

 

بنگر این مستان آتش خورده را

بازوان تیر و ترکش خورده را

 

ای صبا از ما بگو با کربلا

ای نماز ما به خاکت مبتلا

 

تا به کی دور از تو در خود سوختن

چشم بر راه نسیمت دوختن

 

یا جنون کن راه خود را باز کن

یا مرا آمادۀ پرواز کن

 

بر سر نی زلف ما را تاب ده

ماهیان را رخصت گرداب ده

 

آنچنان کن تا نماند بر زمین

از وجودم غیر آهی آتشین

ای صبا از ما بگو با کربلا

کربلا لبریز عطر یاس شد

نوبت جانبازی عباس شد

 

بازوانش مرگ را بی‌تاب کرد

تیغ‌های تشنه را سیراب کرد

 

تاکنون عباس‌ها را دیده‌ای

بوسه‌ای از دست آنها چیده‌ای

 

بنگر این مستان آتش خورده را

بازوان تیر و ترکش خورده را

 

ای صبا از ما بگو با کربلا

ای نماز ما به خاکت مبتلا

 

تا به کی دور از تو در خود سوختن

چشم بر راه نسیمت دوختن

 

یا جنون کن راه خود را باز کن

یا مرا آمادۀ پرواز کن

 

بر سر نی زلف ما را تاب ده

ماهیان را رخصت گرداب ده

 

آنچنان کن تا نماند بر زمین

از وجودم غیر آهی آتشین

اولین نظر را ارسال کنید
 
فراموشی رمز عبور

ایمیل خود را وارد کنید

×
ارتباط با ما

پیام های خود را از این طریق برای ما ارسال نمایید.

×